• وبلاگ : نور هدايت
  • يادداشت : علي(ع) از فتنه ميگويد -بخش هشتم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اردستاني 

    مسوؤليت شيعه بودن

    پذيرش هر عنواني تعهدي را به بار مي آورد. شيعه بودن نيز تعهد و مسوؤليتي را ايجاد مي كند. براي تبيين اين تعهد بايد ركن اصلي آن، ايمان و ارتباط آن با مسوؤليت را - كه يك حلقه ي گمشده است- شرح داد.

    ايمان در تشيع

    دانشمندان مكتب تشيع در تعريف ايمان غير از ايمان به قلب و اقرار به زبان، شرط عمل و اجرا و بنا به اصطلاح «عمل به جوارح» را نيز مي افزايند كه اصل «اصالت عمل» ناميده مي شوذ؛ يعني همچنان كه در مكتب «اگزستانسياليسم» اصل «پراكسيس» مطرح است و عمل ايجاد كننده واقعيت و حقيقت است و بي عمل اعتقاد و عدم اعتقاد موضوعي مساوي است، مكتب تشيع نيز زساننده ي همين مطلب است و بي عمل مؤمن بوذن مساوي است با منكر بودن!

    مكتب تشيع و مسوؤليت در آن

    مكتب تشيع با اصالت عمل نشان مي دهد كه بينش اصلي شيعه تا چه حدي براي مشؤوليت، ارزش و اصالت قائل است اين مسأله نمايانگر آن است كه شيعه بودن يا نبودن بعد از عمل است كه تحقق مي يابد؛ مانند كفر و ايمان يا خوب و بد بودن

    (در جوامعي كه تشيع رواج دارد، افراد با تمام وجود اصل شيعه بودن -به معناي عام- را پذيرفته اند اما متأسفانه نشاني از اصالت عمل كه نمايانگر شيعه ي واقعي است ديده نمي شود! و از اين مهم غفلت مي شود كه شيعه بودن چيزي غير از اعتراف بر زبان است)

    حال؛ دو قطب و دو مكتب كه يكي در جهت «دين براي دين» و يكي در جهت «دين براي انسان» است ايجاد مي شود. از قول نيچه: «هنر براي هنر، علم براي علم و شعر براي شعر، فريبي است در جهت سر پوش گذاشتن بر نقش «بودن» هنرمند يا دانشمند و آبرومندانه جلوه دادن گريزش از تعهد مسوؤليتهاي اجتماعي.

    محض جلوه دادن عناوين و مذموم شمردن مسوؤليتهاي اجتماعي، تفكري است كه حكومتها در طول تاريخ براي فرار از چنگ محاكمه، بر ملتها و مكتبها ديكته كرده اند و براي اينكه خود را توجيه كنند و از دست مسلمانان حقيقي برهانند، «عمل» را از چهره ي اسلام زدودند و آن را مذموم ترويج دادند! چون وازه ي عمل در تمامي اعصار براي حكومتهاي طاغوت زايد بود!

    در مكتب تشيع تنها دين نبوده كه نمايانگر اصالت عمل باشد بلكه مسائل ديگري مانند هنر و علم و ادب نيز تحت الشعاع اين اصل بوده اند. منظور اين است، در مكتبي كه علم و ادب و هنر را به عنوان يك راه عملي مي پذيرد مسأله مذهب تجلي خاصي دارد و نشان مي دهد كه مذهب براي مذهب، نماز به خاطر نماز، روزه به خاطر روزه، حب علي(ع) به خاطر علي(ع)، قرآن به خاطر قرآن و...، يعني علي (ع) و قرآن و روزه و نماز و تشيع و اسلام را تجليل كردن.. اما از مصرف انداختن!

    يعني آنچه را كه وسيله ي نجات و رستگاري است در طاقچه و قاب طلايي گذاشتن و در برابرش تعظيم و سجود كردن بي آنكه دردي دوا شود! و اين همان:

    مذهب براي مذهب است.

    « برگرفته از نشريه ي الكترونيكي ميثاق نور»