برترى کثرت دعا بر کثرت نماز و قرائت قرآن |
1. مستطرفات السرائر عن برید العجلی: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام: أیُّهُما أفضَلُ فِی الصَّلاةِ، کَثرَةُ القِراءَةِ، أو طولُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ وَالسُّجودِ؟ 2. تهذیب الأحکام عن معاویة بن عمّار: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام: رَجُلانِ(3) افتَتَحَا الصَّلاةَ فی ساعَةٍ واحِدَةٍ، فَتَلا هذَا القُرآنَ فَکانَت تِلاوَتُهُ أکثَرَ مِن دُعائِهِ، ودَعا هذا أکثَرَ فَکانَ دُعاؤُهُ أکثَرَ مِن تِلاوَتِهِ، ثُمَّ انصَرَفا فی ساعَةٍ واحِدَةٍ، أیُّهُما أفضَلُ؟ قالَ: کُلٌّ فیهِ فَضلٌ، کُلٌّ حَسَنٌ. قُلتُ: إنّی قَد عَلِمتُ أنَّ کُلاًّ حَسَنٌ وأنَّ کُلاًّ فیهِ فَضلٌ.فَقالَ: الدُّعاءُ أفضَلُ، أما سَمِعتَ قَولَ اللّهِ عز و جل: «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»؟! هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ، هِیَ وَاللّهِ أفضَلُ، هِیَ وَاللّهِ أفضَلُ، ألَیسَت هِیَ العِبادَةَ؟! هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ، هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ، ألَیسَت هِیَ أشَدَّهُنَّ؟! هِیَ وَاللّهِ أشَدُّهُنَّ، هِیَ وَاللّهِ أشَدُّهُنَّ.(4) 3. تهذیب الأحکام عن عبید بن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام ـ أنَّهُ سَأَلَهُ عَن رَجُلَینِ قامَ أحَدُهُما یُصَلّی حَتّى أصبَحَ وَالآخَرُ جالِسٌ یَدعو، أیُّهُما أفضَلُ؟ قالَ: الدُّعاءُ أفضَلُ.(5) 4. الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام: قالَ لِیَ العالِمُ علیه السلام: الدُّعاءُ أفضَلُ مِن قِراءَةِ القُرآنِ؛ لاِنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یَقولُ: «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّى لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَا»(6).
همان طور که ملاحظه شد، حدیث اول و دوم، دلالت دارند بر این که کثرت دعا در نماز، بر کثرت قرائت قرآن، ترجیح دارد و حدیث سوم، دلالت دارد بر این که کثرت دعا مطلقا بر کثرت نمازهاى مستحبّى برترى دارد و حدیث چهارم، صراحت دارد در این که مطلقِ دعا، بر مطلقِ قرائت قرآن، مقدّم است.. أفضَلُ عِبادَةِ اُمَّتی بَعدَ قِراءَةِ القُرآنِ الدُّعاءُ، ثُمَّ قَرَأَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ». ألا تَرى أنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَةُ؟(7) همچنین، دسته دیگرى از احادیث، به طور مطلق، دلالت بر این دارند که نماز، بهترین چیزى است که در دین درنظر گرفته شده و بدان توصیه شده است و هر کسى مىتواند به میزان توان و همّتش از آن بهرهمند گردد؛(8) اما با تأمل، روشن مىشود که تعارضى میان این احادیث نیست و مراد از برترى در اینجا برترىِ مطلق نیست؛ لیکن فهم دقیق این برترى، نیازمند توجّه به دو نکته است:
بنا بر این، به قرینه شخصیت گوینده این احادیث، یقینا مقصود از احادیثى که دعا را بر قرائتْ ترجیح مىدهند، این نیست که بهتر است پیروان قرآن به کلّى قرائت این کتاب آسمانى را کنار بگذارند و یا نسبت به آن، اهتمام بلیغى نداشته باشند و به دعا که فضیلت بیشترى دارد بپردازند؛ بلکه مقصود، آن است که اگر هر یک از این سه، به میزانى که به طور واجب یا مستحبْ لازم است، انجام گرفت و آن گاه در فرصتى، امر، دایر بین یکى از این سه بود، دعا مقدّم است؛ زیرا پرداختن به دعا ـ که روح عبادت است و انسان را از استکبار، دور مىکند و به فروتنى در برابر حق، وا مىدارد ـ سختتر از قرائت قرآن است و فضیلت بیشترى دارد. به دیگر سخن، حدیث اول و دوم و چهارم این باب و حدیث مورد بحث، همه در واقع، یک مطلب را مىگویند و آن، این است که پس از اداى مقدار لازم از نماز و قرائت قرآن و پس از برقرارى نوعى تعادل در اهتمام به هر یک از این سه، دعا بر قرائت قرآن و نماز مستحبّى تقدم دارد. همچنین مقصود از حدیث سوم، برترى دعا بر کثرت نمازهاى مستحبى است. گفتنى است که هیچیک این روایات، بجز حدیث دوم، از نظر سند، صحیح نیستند. برخى نیز ـ در جمع میان روایات یاد شده، در عین تأکید بر نسبى بودن برترى هر یک از دعا یا نماز و قرآن ـ این احتمال را مطرح مىسازند که چه بسا مخاطبان این سه دسته احادیث، متفاوت بودهاند و پیشوایان ما، متناسب با این که کسى دعا یا نماز یا قرآن را در جایگاه شایستهاش مورد عنایت و اهتمام قرار نمىداد، با توصیه و تأکیدى فزونتر و به اصطلاح، به روش « چکش تعادل»، وى را مخاطب مىساختند. از جمله قراین این سخن، آن است که دعا ـ که مستلزم فروتنى انسان در برابر حق و دورى از استکبار است ـ عملى است دشوارتر و نیازمند به حالى سختتر از حال قرائت و نماز. از این رو، دعا، جز در نزد خواصّ مؤمنان، کمتر مورد توجّه و اهتمام بوده است، به خلاف قرآن و نماز که پیوسته مورد توجّه توده مسلمانان بودهاند؛ زیرا توصیههاى پیامبر صلىاللهعلیهوآله واهل بیت علیهمالسلام از یک سو و تأکیدات برخى حکّام و خلفا براى جا انداختن شعار «حَسبُنا کتابُ اللّه»(9) و کوششهایى از این قبیل از سوى دیگر، موجب شدهاند که در میان امّت اسلام، اهتمام به قرآن و نماز، بیش از دعا باشد. والله هو العالم. پاورقی |