ممکن است کسی صادق باشد ولی بازی بخورد، ممکن است کسی پرشور و عاشق باشد ولی بازی بخورد، چنانکه بخشی از خوارج این گونه بودند. میدانید که خوارج انسانهای منافق و کافر و فاسق نبودند بلکه آدمهای بسیار پاک باز و مومنی بودند و در اهداف خود خالص بودند، اهل نماز شب و تهجد بودند. اصلاً میدانید که خوارج وقتی برای ترور حضرت امیر(ع) و دو نفر دیگر در مسجدالحرام پیمان بستند و گفتند که تمام مشکلات جهان اسلام زیر سر این سه نفر است: علی(ع)، معاویه و عمر و عاص؛ ما باید این سه نفر را در یک شب ترور کنیم و اگر خودمان هم کشته شدیم شهید در راه خدا هستیم و اگر این سه نفر را ترور کنیم جهان اسلام از این جنگ های داخلی و اختلافات رها میشود. البته از سه ترور فقط یک ترور موفق بود و آن ترور علی (ع) بود.
آگاهی از تاریخ و معرفت اسلامی، آشنایی با قرآن، سنت و عقل لازم است. بعد از رحلت پیامبر(ص) مسائلی راه افتاد که بهترین تعبیر از آن تعبیر به فتنه و شبهه است.
* هیچ یک از درگیریهای زمان علی(ع) دعوای اسلام و کفر نبود
دهه سوم بعد از رحلت پیامبر(ص) بعنوان رهبر اصلی نهضت و بنیانگذار اسلام، درگیریهایی که در زمان علی(ع) پیش میآید هیچ کدام دعوای بین اسلام و کفر نیست. تقریبا لشکر کشیها و نبردهای جهاد، اسلام و کفر بود که در زمان سه خلفای قبل در جهان اسلام مدام گسترش مییافت البته در این زمان، ایران و بخش مهمی از رم فتح شده بود. در زمان علی(ع) فتوحات خارجی و جنگ اسلام و کفر تقریباً وجود ندارد و خیلی کم رنگ شده است؛ در زمان علی(ع) 3 درگیری وجود دارد آن هم بین مسلمانان؛ در هر 3 درگیری (جمل، صفین و نهروان) هر دو طرف جنگ مسلمان هستند. یعنی خویشان، اصحاب و بستگان پیامبرند و افرادی هستند که سابقه سربازی برای اسلام داشتند، سابقه داران جهاد و مبارزه انقلابی بودند، افرادی که برای اسلام شمشیر زده بودند و بارها تا مرز شهادت پیش رفته بودند. لذا درگیریها سیاسی بود که بعد نظامی شد و به این شکل 3 جنگ در یک دوره حدود 5 ساله بر علی(ع) تحمیل شد.
* جنگهای زمان حضرت علی(ع) همگی مصداق فتنه بود
هر 3 دعواهای جناحی بود و اصلاً دعوای حق و باطل نبود لذا از آن تعبیر به فتنه میشود؛ فتنه یعنی مسئلهای که نه فقط عوام بلکه گاهی خواص نیز در آن اشتباه میافتند.
امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه چند بار خطاب به مسلمانان فرمود که حق را با آدمها نسنجید، ملاکتان انسانها نباشد چرا که انسانها تغییر میکنند. همه در معرض فسادیم، هیچ کس خائن و فاسد به دنیا نیامده است، همه ما کم کم فاسد یا خائن میشویم. فردی که علی(ع) را ترور کرد کافر نبود جزء سربازان علی بود، مجاهدی رزمنده بود که سابقه فعالیت در جبهه داشت. شمر که سر حسین(ع) را برید مجاهد بود، رزمندهای بود که 35 سال قبل جزو افسران حضرت امیر(ع) بود اما دو دهه بعد در کربلا سر امام حسین (ع) را میبرد و شد جزو افسران یزید. همه ما در خطریم، هیچ کس نباید به سابقه خود تکیه و اعتماد کند؛ باید بدانیم که تا مرجع تقلید شویم در خطریم، ما مرجع تقلیدی داشتیم که میخواست علیه امام خمینی (ره) کودتا کند، مرجع تقلیدی که هم مقلد داشت و هم رساله.
* فتنه بروز عملی شبهه است
حضرت امیر (ع) میفرماید: شیطان با هیچ کس شوخی ندارد و سراغ همه میرود و از هیچ کس نمیگذرد، سراغ قویترین رزمندگان، مجاهدان و شهادتطلبان تاریخ رفته و آنها را فاسد کرده است. سر کینه، رقابت، جاه طلبی، ریاست طلبی و قدرت طلبی، ثروت طلبی و شهوت طلبی و به همین خاطر همه ما تا لحظه آخر در خطریم و باید دانست که فتنه بروز عملی شبهه است.
در آیات 2 و 3 سوره عنکبوت آمده است که آیا مردم فکر کردند که رها میشوند و هیچ آزمونی در کار نیست، باید گفت که یکی یکی شما را به صلابه آزمایش میکشیم و نمیگذاریم کسی بگوید که ما مؤمنیم.
خداوند صریح میفرماید: آیا مردم گمان کردهاند که همینطور رها میشوند و همین که بگویند ما ایمان آوردیم مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ باید امتحان پس دهید و باید معلوم شود که به چه دل بستید؟ آیا منافع، جاه طلبی، قدرت و ثروت را زیر پا میگذارید یا خیر؟ باید مشخص شود که خدای تو کیست، خدای تو چیست، باید معلوم شود که حقیقتاً خدا پرست هستی یا نه. نام هر کسی را که در تاریخ میخوانید در آزمون قرار دادهایم، بر سر انتخاب قرار دادیم که بین دین و دنیا انتخاب کند، خداوند میفرماید نمیگذاریم هیچ کدامتان از دنیا بروید مگر اینکه بین دین و دنیا انتخاب کنید.
باید معلوم شود که چه کسانی صادق و چه کسانی کاذب هستند. به ظاهر شما ما بازی نمیخوریم بلکه همه شما باید آزمون پس دهید تا معلوم شود چه کسانی صادقاند و چه کسانی کاذب.