راههای رقّت قلب چیست؟
استاد آیت الله جوادی آملی:
رقّت قلب داریم و ضعف قلب، ممکن است کسی بگوید من در مدت عمرم یک گوسفند را سر نبریدهام یا مرغی را ندیدهام که سر ببرند، این رقّت قلب نیست بلکه ضعف نفس است. زیرا همین شخص که میگوید من تحمل دیدن گوسفند ذبح شده را ندارم وقتی کباب گوسفند را میخورد و بوی کباب به مشام فقرا میرسد بیخیال است و قلبش تکان نمیخورد و به فکر آنها نیست. رقّت قلب و عاطفه از فضائل انسانی است در حالی که ضعف نفس فضیلت نیست. راهی که انسان با طیّ آن برابر دستورات الهی خدمتی به خلق خدا انجام میدهد رقّت قلب است و آن راهی که با دستورات الهی برابر نیست، ضعف نفس است. رقیق القلب بودن این است که انسان وقتی فقیری را دید واقعاً متأثر بشود، از قیامت و دوزخ که گفته میشود، از نابسامانی وضع یک عدهای واقعاً متأثر بشود، این را میگویند رقّت قلب. راه رقّت قلب هم گناه نکردن است. از حضرت علی(علیه السّلام) روایت شده است: «ما جَفّتِ الدّمُوع إلاّ لِقَسوَةِ القُلُوب وَ ما قَسّتِ القُلُوبُ إلاّ لِکَثْرَةِ الذّنُوب»(1). چشمها گرفتار خشکی نمیشود مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمیشود مگر در اثر گناه زیاد.
(1) بحار، ج 70، ص 55.