آیا از ولی فقیه می توان انتقاد کرد؟ آیا مخالفت یا انتقاداز اشخاصی که مورد تایید رهبری وولایت هستند به معنی مخالف ولی فقیه بودن است؟جواب سئوال اول چند سال قبل با بیانات مقام معظم رهبری مشخص شد که بله می توان از رهبری هم انتقاد کرد .در اینجا نمی خواهم نوع انتقاد وآداب انتقاد کردن از رهبری را توضیح بدهم که مبحثی جدا گانه میطلبه.ولی فقیه بر طبق نظریه سیاسی تشیع نیابت عام از امام زمان (عج)دارد وهرکس که خود را شیعه امامیه می داند باید از ایشان تبعیت داشته باشد حتی اگر نسبت به شخصی که این مقام را برعهده دارد نظر مثبتی نداشته باشد وولی فقیه هم باید بر مبنای شرایطی که در روایات اسلامی مطرح شده انتخاب شود.اما جدا از اسلام ،قانون اساسی هم این مقام را تایید ووظایف وجایگاه آن را مشخص کرده است وکسانی هم اگر نسبت به جایگاه ولایت فقیه مشکل دارند باید بر طبق ادعای قانون مداری خود از قانون اساسی متابعت داشته باشند.امام معصوم بر مبنای عصمت خود نه در مسائل جزیی وشخصی اشتباه می کند ونه در مسائل کلی نظام سیاسی واقتصادی وفرهنگی واز هر بعد دیگری که در نظر بگیریم .اما نواب عام امام معصوم بخاطر نداشتن عصمت ، طبیعتا امکان دارد در مسائلجزیی خطا واشتباه هم بکند نمونه بارز آن تایید وحمایت امام خمینی بعنوان معمار وبنیانگذار نظام جمهوری اسلامی از شخص یا اشخاص بخصوصی که بعدا از مسیر انقلاب خارج شدند وخودشان هم اذعان کردند که وضع فعلی افراد معیار می باشد. آیا باید گفت بخاطر تشخیص نادرست واشتباه امام خمینی ایشان نعوذ بالله از عدالت خارج شدند ؟خیر همانطور که گفتم ولی فقیه بخاطر آنکه دارای عصمت نیستند در مسائل جزیی اشتباه وخطا دارند واین به معنی خروج از عدالت نیست.اما ولی فقیه نباید در مسائل کلی اشتباه کند وگرنه باید به دارا بودن شرایط رهبری که عدالت وتدبیر ومدیر بودن است شک نمود وطبیعتا از مقام ولایت خارج می شوند بعنوان مثال وبر فرض محال روزی برسدکه ولی فقیه اسرائیل را بادر نظر گرفتن ماهیت فاسد وستمگر ونژادپرستانه آن بعنوان یک کشور مستقل به رسمیت بشناسد ورابطه با آن را مجاز بداند .در اینصورت ولی فقیه بخاطر آنکه شرایط ولایت را از دست داده خلع می گردد.با این مقدمه به این نتیجه می رسیم که همه ملت می تواند از ولی فقیه خود انتقاد نمایند وشاید بعضی از گفته ها ویا عملکرد ایشان را نپسنددند وبا توجه به اطلاعات ناقصی که همه از وضعیت اقتصادی وسیاسی وفرهنگی جامعه ودنیا دارند نظرات مخالف وانتقادی نسبت به بیانات ایشان داشته باشند اما اختلاف نظر وسلیقه با رهبری اولا دلیل خروج از عدالت ایشان نیست چرا که در مسائل جزیی این اختلاف وجود دارد نه در مسائل کلی ،دوما اطلاعات ایشان نسبت به همه افراد جامعه کاملتر می باشد ودیگران فقط از یک بعد دارند به مسائل مینگرند، در اینصورت رهبری نسبت به شخصی شاید اظهار علاقه می کند که آن شخص در بین جامعه جایگاه مناسبی را برخوردار نباشد .سوما تشخیص اینکه رهبری در مبانی کلی نظام اشتباه وخطا دارد یا نه، نیاز به افراد صاحب نظری می باشد که در تمام مسائل اسلامی وفرهنگی وسیاسی دارای تخصص باشند به همین دلیل مجلسخبرگان رهبری توسط ملت از نخبگان انتخاب می شوند تا در این زمینه نظر بدهند وتشخیص آن از عهده افراد جامعه خارج می باشد.جواب سئوال دوم را در یک نوشته دیگر می دهم.