حاج اقا مجتهدی رحمت الله میفرمودند:
"اقای آخوند از اقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. اقای نخودکی گفت:
مرنج و مرنجان
آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم
اقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی."
بلی دوستان اگر ما خودمان را دارای عزت و مقام خاصی در این دنیا ندانیم. و در برابر خداوند خودمان را هیچ بدانیم دیگر هیچگاه از سخن دیگران ناراحت نخواهیم شد.
از اینجا بشنوید! لینک دانلود؛ حجم: 300 کیلوبایت
در یکى از همین روزهایى که ما در خطوط جبهه حرکت مىکردیم، یک نقطهاى بود که قبلا دشمن متصرف شده بود، بعد نیروهاى ما رفته بودند آنجا را مجددا تصرف کرده بودند، بنده داشتم از این خطوط بازدید مىکردم و به یگانها و به سنگرها و به این بچههاى عزیز رزمندهمان سر مىزدم، یک وقت دیدم یکى دو تا از برادران همراه من خیلى ناراحت، شتابان، عرقریزان، آشفته، آمدند پیش من و من را جدا کردند از کسانى که داشتند به من گزارش مىدادند که یک جملهاى بگویم، دیدم که اینها ناراحتند گفتم چیه؟ گفتند که بله ما داشتیم توى این منطقه مىگشتیم، یک وقت چشممان افتاده به جسد یک شهیدى که چند روز است این شهید بدنش در زیر آفتاب اینجا باقى مانده.
من به شدت منقلب شدم و ناراحت شدم و به آن برادرانى که مسؤول بودند در آن خط و در آن منطقه، گفتم سریعا این مسأله را دنبال کنید، جسد این شهید را بیاورید و جسد شهداى دیگر را هم که در این منطقه ممکن است باشند جمع کنید. اما در همان حال در دلم گفتم قربان جسد پاره پارهات یا اباعبدالله، اینجا انسان مىفهمد که به زینب کبرى چقدر سخت گذشت، آن وقتى که خودش را روى نعش عریان برادرش انداخت، و با آن صداى حزین، با آن آهنگ بىاختیار، کلمات را در فضا پراکند و در تاریخ گذاشت فریاد زد «بأب المظلوم حتى قضا، بأب العطشان حتى ندا» پدرم قربان آن کسى که تا آن لحظهى آخر تشنه ماند و تشنهلب جان داد.
از مواعظ ایت الله مجتهدی در رابطه با عدالت خدا:
"یکی به خدا (بی غرض) گفت: همه کارهای تو خوبه ولی یک کار تو مشکل داره !
چرا گردو که کوچک است را به درخت آویزان کردی ولی کدو تنبل و هندوانه و طالبی را به یک بوته وصل کردی. اگر من جای تو بودم. طالبی و هندوانه را به درخت آویزان می کردم.
در همین حال یک گردو از درخت افتاد خورد به صورتش و از صورتش خون آمد.
گفت: خدایا غلط کردم !!! اگر به جای این گردو کدو تنبل بود الآن سرم می شکست. و هر روز چند تا شهید داشتیم."
در همین رابطه ایشان فرمودند:
"در بیمارستان دکتر وارد اتاق می شود و ده بیست نفر مریض در اتاق خوابیده اند. دکتر دستور می دهد. برای یکی چلو کباب بیاورند. برای یکی قیمه . دیگری قورمه . دیگری آبگوشت و دیگر آب دوغ خیار و.... آیا این مریض ها حق دارند اعتراض کنند که چرا به یکی این دادی و به دیگری آن. اگر مریض به دکتر اعتراض کند او را می برند امین آباد (تیمارستان). مریض ها از دکتر تشکر می کنند که مناسب حال آن ها غذا به آن ها داده و همچنین به دکتر پولهای بسیار زیادی هم می دهند.
روزی هم همینطور است یکی لیاقت دارد. یکی ندارد. یکی صلاحیت دارد یکی ندارد. نباید به خدا اعتراض کرد. "
نتیجه بحث اینکه خداوند عادل است و تمام کارهای او از روی حکمت می باشد. یعنی اگر کاری را انجام می دهد تمامی عواقت و فوائد آن را در نظر می گیرد. ما بندگان او که از این حکمت و عدل برخوردار نیستیم نباید از کارهای او شکایت کنیم. بلکه باید راضی به قضای الهی باشیم.
زنان و مردان با هم تفاوت دارند، در این نکته تردیدی نیست ولی بجای تاکید روی کیفیتهای منفی زن و مرد چرا روی نقاط مثبت آنان تکیه نکنیم؟ بیاییم از خانم ها شروع کنیم: زنان مهربان ، عاشق و دلسوزند. زنان وقتی که خوشحال هستند گریه میکنند. زنان برای نشان دادن توجه و علاقه همیشه کارهای کوچکی انجام می دهند. آنان برای دست یابی فرزندانشان به بهترین چیزها از هیچ کاری دریغ نمی کنند. زنان قدرت این را دارند که حتی وقتی بسیار خسته هستند ونمی توانند روی پای خود بایستند،لبخند بزنند. آنان می دانند که چگونه یک وعده غذایی را به فرصت تبدیل کنند. زنان میدانند چگونه از پول خود بهترین بهره را ببرند. آنان میدانند چگونه یک دوست بیمار را تیمار کنند. زنان شادی و خنده را بدنیا ارزانی می کنند. زنان صادق و وفادارند. زنان در زیر آن ظاهر نرم، اراده پولادین دارند. آنان برای یاری رساندن به دوستی محتاج همه کار می کنند. زنان از بی عدالتی به آسانی به گریه می افتند.. آنان می دانند چگونه به یک مرد احساس پادشاه بودن بدهند. زنان دنیا را مکانی شادتر برای زندگی می سازند. حالا نوبت مردان است: مردان برای حمل اشیای سنگین و کشتن سوسک و عنکبوتها خوبند. |
توصیه های کاربردی،مخصوصه پسر هایی که زن گیرشون نمییاد:
نکته :این مورد را همه پسر ها بخونند چون شاملِ همه میشه.
?.اولین دختری که به تورتون خورد ازش شماره بگیرند (ولی چون در این کار استعداد ندارید واز نظر شرعی هم اشکال داره بهتره دور اینکار را خط ِ قرمز بکشید)
?.اگه خواستید دختری را زیره نظر بگیرید (که بیخود کردی) باید زیر چشمی طوری که متوجه شما نشه زیره نظرش بگیری…
نکته:چون در این کار هم مثل مورد ِ (?) ….. ندارید ، بهتره عینک بزنید.
?.اگه دختری را دیدید که تنها نشسته سَرِ صحبت را باهاش باز کنید.
و به مورد ِ (?) مراجعه کنید .
نکته: قبلش دورو بر تان را یه نگاهی بندازید چون ممکنه یه دفعه ای یه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحیفتان را بچلاند.
?.به هر دختری که رسیدید سلام کنید و خود را بچه مثبت نشون بدید.
ولی مواظب بعضی لنگه کفش ها باشید.
?.اگه خواستگاری هر دختری رفتید و جواب رَد شنیدید نااُمید نشوید خواستگاری یکی دیگه بروید گرچه بازم جوابِ رَد می شنوید.( پسر باید پورو باشه)
?.اگه یه دختری را خیلی دوست دارید ولی به شما محل نمی ده، با یه دختره دیگه بیرون برید طوری که اون شما را ببینه .البته چون ما بچه مسلمونیم بهتره با خواهر وهمشیره گرامی بیرون برید ولی دختر مورد علاقه نفمه که این خواهرتونه.
نکته:که در این صورت نه تنها به شما دیگه محل نمی ده ،تا کفش هم نثارتان می کنه.(نوش جونتون)
?.تا می توانید سن ازدواج را ببرید بالا چون دخترها،دختر ِنارنج و ترنج اند که ازآفتاب و سایه می رنجند.
اگرچه ریسکش خیلی بالا است, ممکن دیگه کسی بهتون دختر نده،
چون ترشی هم تاریخ اِنقضا داره,تا یه حدی می توان تحملش کرد.
نکته:در صورت موفّق نشدن در این مورد یه ظرف حتماً آماده کنید.
حتماً میپرسی برای چی؟ خوب دیگه، برای ترشی.(ادم که انقد خرفت نمیشه)
?.اینقدر سرِ کوچه و خیابون ها کیشیک نکشید,که شاید شتر بخت رد بشه و شما بهش التماس کنید که شاید در خونه شما هم بخوابه .
نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر ؟ اشتباه بگیرید واونم بخوابه و دیگه بلند نشه.که در این صورت(فاتحه مع صلوات)…
?.اگه دانشجو(یا سرباز) هستید,از خوردن غذاهای اونجا جداً خود داری کنید چون همون یه ذرّه همت را هم اَزِتون میگیره ولی مواظب باشید غیرتو ازتون نگیره وبه جاش موز معجون بخورید
??.اگه قیافه نداری،اشکال نداره عوضش ماشین داری …
چی؟!!ماشین نداری… اشکال نداره عوضش خونه داری…
بازم چی؟!! خونه هم نداری…خوب مشکلی نیست چون کار ِ،را که داری بعداً هم؛میشه خونه و ماشین خرید.
وای نگو که کار هم نداری!!! ترشی هم که اُفتادی، پس بهتره بری یه جایی خودت را گمو گور کُنی.
??.یه توصیه : اگه قیافه نداری؛ نری… ابروهات را برداری،صورتت را تیغ بزنی، یکمی از لوازم آرایشی مامان جونت کش بری، همین جوری خوبی (فقط یکمی سرو وَعظت را درست کن ، مرد باید مرد باشه گرچه این دوره زمونه کم پیدا می شه ).
??.اگه از دوست دختر و هم دانشجویی به جایی نرسیدی چاره ای نداری جزء این که، بری سراغ همون دخترها فامیل…
??.اگه از قبل سابقه ات خراب نباشد کارت زیاد هم مشکل نیست، ولی… شما که تو ? آسمون یه ستاره هم ندارید کارتون خیلی مشکله اما من کُمکتان میکنم :
تنها لطفی که میتونم بکنم اینه که هُلتون بدم، که در این صورت هم ممکنه از چاه در بیاند و بی یُفتید تو درّه (خوب عوضش از دست یکی از سیریش ها راحت می شیم).
??.اگه از هیچ کدوم از این ها به نتیجه نرسیدی حتماً مشکل از خودت است بهتره بری پیشه یه روانپزشک اگه اون گفت مشکلی نداری!!! آخه… پس بد شانس هستی، برو خودت را دخیل کن به یکی از این امازاده ها شاید حاجت بگیری(دیگه باقیش با خداست و ما هم دیگه دخالت نمی کنیم.
البته چند توصیه جدی :
1- کسی که غیرت داشته باشه دنبال این جور بچه بازیها نمی ره .
2- کسی که خدارو داشته باشه دنبال زن گرفتن نمی ره ببخشید( بازم شوخی شد) اصلاح می کنم ((کسی که خدا رو داشته باشه وتوکل کنه به خدا ، شتر بخت خودش میاد لازم نیست دنبالش بگردید ))
3- لطفا در ارتباطاتتون مسائل وحدود شرعی رو رعایت کنید ، بخاطر خودتون می گم چون قرار هممون بمیریم وجوابگو و پاسخگوی رفتار واعمالمون باشیم .