![]() |
![]() |
اگر چه واژه ی صهیونیسم برگرفته از نام کوهی است که در قدس شریف قرار دارد ودر گذشته نه چندان دور تلاش هایی صورت گرفت تا نام صهیون نخست به بیت المقدس و سپس به سر تا سر فلسطین اطلاق گردد و بعدآ نیز به یک جنبش سیاسی که هدف آن تحقق اندیشه سیاسی بر پایی دولت مستقلی برای یهودیان تبدیل شد و به گفته ی تئودور هرتسل در اولین کنگره یهود که در سال 1897 میلادی برگزار شده بود "صهیونیسم را در واقع حرکت ملت یهود برای رسیدن به فلسطین دانسته بود . و قبل از او نیز "ناتان پیرنیوم " این واژه را بکار برده بود .اما برخی بر این باورند که نوع حرکت وتلاش این گروه ،با آن دسته از یهودیانی که در طول تاریخ به قتل و جنایت و زیر پا گذاشتن فرامین حضرت موسی (ع)پرداخته و همواره در مورد سرزنش انبیاء زمان خود موضع گرفته واقدامات غیرانسانی انجام می داده اند، یکسان بوده است و لذا شاید تا قبل از سا ل 1890 که "پیرنیوم" و پس از آن "هرتزل" وازه ی صهیونیسم را بکار بردند ،نمی توانستیم وازه ی مناسبی برای آن بیابیم ، چرا که معتقدیم بین یهودیان موحد و خداپرست و طایفه قاتل و غاصب و جنایتکار این قوم تفاوتها یی اساسی وجود دارد . اما امروزه واژه ی صهیونیسم کار همه آنانی که قصد تفکیک ،یهودیان خداپرست ازبخش ملعون این قوم را دارند را آسان تر کرده است ،بدیهی است با خواندن این نوشتار هر جا به مواردی از کتاب انجیل بر می خوریم که یهودیان مورد نکوهش و سرزنش انبیاء قرار گرفته اند ،ما هم ترجیح می دهیم در خصوص ایشان "وازه ی صهیونیسم "را بکار ببریم . |
نشست «شق القمر معجزه پیامبر اعظم (ص) با استناد به تحقیقات ناسا» به همت معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی (مرکز پژوهشها و فعالیتهای قرآن و عترت) در پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد. به گزارش شیعه نیوز به نقل از خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، این نشست از سلسله نشستهای بخش دانشگاهی پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم است که به همت معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی (مرکز پژوهشها و فعالیتهای قرآن و عترت) با سخنرانی دکتر «عبدالکریم بیآزار شیرازی» رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی» و با حضور دکتر سید «بابک فرزانه» رئیس مرکز پژوهشها و فعالیتهای قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی، در پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد. حجت الاسلام بیآزار شیرازی در این نشست ابتدا سخنانی درباره شق القمر معجزه پیامبر اکرم (ص) از طریق آیات و شواهد تاریخی بیان کرد سپس به بررسی این موضوع با یافتههای فضانوردان سازمان ناسا پرداخت و اثبات کرد که این یافتههای علمی در واقع سندی بر حقانیت این معجزه از سوی پیامبر اسلام (ص) است. وی در ارتباط با اهمیت معجزه شق القمر گفت: این معجزه همچون قرآن معجزه باقیه رسول اکرم (ص) است و کسانی که فعل «انشق» را در آیه «اقتربت الساعة و انشق القمر» مضارع لحاظ کردهاند و گفتند که این انشقاق مربوط به زمان ظهور حضرت است، اشتباه کردهاند بلکه این معجزه باقیه پیامبر اکرم (ص) است و میتوان این مسأله را در یافتههای دانشمندان غربی به طور وضوح یافت. نویسنده تفسیر «کاشف» گفت: طبق مطالعاتی که بر روی تحقیقات سازمان ناسا در این رابطه انجام دادهام متوجه شدهام که آنها سه نوع شکاف را در روی کره ماه شناسایی کردهاند؛ اول شکافهای دایرهای که توسط ریزش سنگهای آسمانی به وجود آمده است، دوم شکافهای مارپیچ و سوم شکافهای کمربندی، آنها در بررسی این شکافها برای هر کدام از دو شکاف اولیه دلایلی را یافتهاند اما در رابطه با شکاف کمربندی به پاسخی علمی دست نیافتهاند؛ زیرا این امر معجزه و از امور خرق عادت است. بیآزار شیرازی در پایان سخنان خود به اهمیت بالای آیات علمی در قرآن کریم اشاره کرد و گفت: آیات علمی قرآن علومی را به ما میدهند که بسیار کاربردی و جدید است ولی متأسفانه ما مسلمانان تنها یاد گرفتهایم این کتاب را روخوانی کنیم و آن را منبعی برای کسب ثواب برای خود قرار دهیم و این در صورتی است که جامعه غربی به نحو احسن از این آیات برای رسیدن به مسائل علمی استفاده میکند به شکلی که بسیاری از دانشمندان غربی با دیدن این آیات در قرآن کریم تلاش کرده و نظریه علمی خود را اثبات میکنند و این در واقع مصداق کلام رسول اکرم (ص) است که فرمودند: «مبادا دیگران در خواندن این کتاب (قرآن) بر شما سبقت بگیرند. |
خصایص و ویژگیهای قوم یهود ـ آنچنان که در قرآن کریم اشاره شده، در ردیف بدترین و زشتترین رفتار و صفاتی است که ممکن است انسان یا قومی در زندگی دنیایی خویش داشته باشد. |
![]() |
«... مسأله یهود در دنیای امروز، خصوصاً به شکلی که در آمریکا و اسراییل جلوهگر شده،مسأله تازهای نیست و سوابق دیرینهای دارد. شکی نیست که این مسأله در دوران ما ابعاد بسیار وسیعی یافته و به اشکال بیسابقه و متنوعی ظاهر شده است، اما ریشهها و علل بروز آن در تصویری که قرآن کریم از قوم یهود ارائه میدهد قابل جستجوست. بسیاری از خصایص و ویژگیهایی که قرآن کریم به قوم یهود نسبت میدهد در جهان امروز به صورت مکاتب گوناگون فکری، فلسفی، سیاسی و اقتصادی درآمده و در قالب نظامهای حکومتی و نهادها و سازمانهای ملی و بینالمللی استقرار یافته است. شرایع الهی و تعالیم انبیاء علیهمالسلام در دوران کنونی یا مسخ و تحریف شده و یا به کلی نفی و تکذیب گردیده است و دنیاپرستی و مادیگرایی، در اشکال مختلف سیانتیسم، کاپیتالیسم، سوسیالیسم، اومانیسم، لیبرالیسم و هزاران ایسم دیگر، جایگزین آن شده است. نظام فاسد سرمایهداری با استفاده از مؤسسات بانکی و تراستهای عظیم بینالمللی، کنترل شریانهای اقتصادی و به تبع آن نظامهای سیاسی و حکومتی را در کشورهای مختلف به دست گرفته و جهان را به سوی مقاصد استکباری خود سوق میدهد. جنگ و صلح، شکوفایی اقتصادی و صنعتی، فقر و قحطی و عقبماندگی، تحولات سیاسی و اجتماعی و جریانهای فرهنگی و هنری، رسانههای ارتباطی و خبری و افکار عمومی ... همه و همه به شکلی با این شبکهی جهانی مرتبط بوده و از آن تأثیر میپذیرد. اسلام، یگانه حقیقت زنده و پویای جهان، آماج کینهها و خصومتها قرارگرفته و روزی نیسته که خون پاک مسلمانان به تیغ دشمنان دین خدا، بر خاک جاری نشود. از پس سیمای کنونی جهان، خطوط اصلی چهرهی یهود را آن گونه که قرآن کریم ترسیم نموده میتوان دید، حتی اگر نقاب حقوق بشر و نظم نوین جهانی را بر چهره داشته باشد...»(1) شاید برای عدهای شگفت باشد که در قرآن به آداب و اوصاف و اعمال و به طور خلاصه سرگذشت «یهود» یا «بنیاسرائیل» به نسبت بیش از دیگر اقوام و امتها اشاره شده است. (2) راستی! چرا خداوند متعال در قرآن کریم برای هدایت و عبرت خلق، بیش از همه اقوام و امتها، به اوصاف و شیوههای رفتاری یهود اشاره فرموده و از آنها مثال آورده است؟ اوصاف و شیوههای رفتاری یهود چگونه بود که این همه دربارهی آن تذکر داده شده است؟ مهمتر از همه علت و منشاء اصلی و باطنی اوصاف و اعمال بنیاسرائیل چیست و چه بوده است؟ مرحوم علامه طباطبایی درباهی علت کثرت اشاره به یهود و بنیاسرائیل در قرآن، نوشته است: بنیاسرائیل از تمام امتها لجوجتر و کینهتوزتر بودند و در برابر حق، سرکشی بیشتری داشتند؛ چنانکه کفار عرب که پیغمبر (ص) مبتلا به آنها بود، نیز چنین اوصافی را دارا بودند. (3) خصایص و ویژگیهای قوم یهود ـ آنچنان که در قرآن کریم اشاره شده، در ردیف بدترین و زشتترین رفتار و صفاتی است که ممکن است انسان یا قومی در زندگی دنیایی خویش داشته باشد. ابراز علاقه و گرایش به بتپرستی، به عنوان ویژگی بارز یهود در قرآن بیان شده است: به موسی گفتند ای موسی، معبودی مانند معبودهای اینان (این بتپرستان) برای ما درست کن.(4) عصیان و سرپیچی در مقابل پیامبران و دستورات الهی، رفتار بسیار ناپسند و مذمومی است که به اعتقاد مفسرین و دانشمندان معارف دینی مختص قوم یهود است. داستان «گاو بنیاسرائیل»(5) در قرآن نمونهی بسیار روشن و آشکاری است که این گفته را تائید میکند. نکته حائز اهمیت و بسیار حیرتانگیز در این آیات، نه فقط قصه گاو بنیاسرائیل و معجزه الهی مبنی بر زنده کردن مقتول و مشخص کردن قاتل یهودی و نیز سرکشی و لجبازی و ناسازگاری بنیاسرائیل در مقابل اوامر الهی، بلکه بیش از همه سختسری و سنگدلی و قساوت قلبی یهود است که در قرآن با صریحترین بیان و عبارت در آیه 74 سوره بقره آمده است: پس [از دیدن این معجزهی بزرگ نیز] سخت دل شدید که دلهایتان چون سنگ بلکه سختتر از آن شد. زیرا بسا سنگها میشکافد و آب از آن بیرون میریزد و بعضی از آنها از ترس خدا فرو میریزد و خدا از آنچه انجام میدهید غافل نیست. تکذیب رسالت انبیاء و حتی کشتن پیغمبران الهی از دیگر افعال و ویژگیهای مذموم یهود است که در آیات متعددی به آنها اشاره شده است. دنیاگرایی و دلبستگی مفرط و شدید به د نیا و مطامع دنیوی و عدم اعتقاد و توجه به سرای آخرت و روز قیات، دیگر ویژگیِ اختصاصی و لاینفک «یهود» شمرده شده است؛ به طوری که در این زمینه نوشتهاند: یهود به جهان پس از مرگ معتقد نیست و پاداش و کیفر را منحصر به زندگی دنیا میداند. براساس همین عقیده، یهود ثروت و لذائذ جسمی را هدف اساسی در زندگی خود میداند و برای جمعآوری ثروت میکوشد. (6) البته یهودیان نه تنها موضوع دنیاپرستی و عدم توجه به آخرت را به عنوان اتهام نسبت به خویش قلمداد کرده، بلکه مدعی شدهاند که سرای آخرت مختص آنهاست. لذا خداوند متعال در پاسخ به آنها در قرآن کریم فرموده است: در قرآن کریم همچنین در این باره آمده است: یهودیان را از همه مردم، حتی مشرکان [که ایمان به قیامت ندارند] حریصتر بر زندگی مادی مییابی، هر یک از آنها دوست دارند هزار سال عمر کنند، در حالی که طول عمر نمیتواند آنان را از عذاب دور سازد و خدا نسبت به آنچه میکنند بیناست. (8) علامه طباطبایی در تفسیر این آیه نوشته است: در ارتباط با دنیاگرایی افراطی یهود، همچنین در تفسیر شریفالمیزان در شرح آیات 211 و 212 سوره بقره آمده است: امروز نیز یهودیان، دنیاگرایی و مطامع دنیوی خود را تحت پوشش به اصطلاح دین (آئین یهود) تفسیر، توجیه و تبلیغ میکنند، در حالی که به اعتقاد عالمان و مفسران علوم قرآنی، یهود نه تنها به ماوراءالطبیعه و ماوراء حس و اصول وحی و معاد بیاعتقاد است، بلکه علت اساسی و منشاء ضلالت و انحراف «یهود»، «مادهپرستی» و «حسگرایی» بوده است. مرحوم علامه طباطبایی در این باره نوشته است: بنیاسرائیل معتقد به اصالت ماده بودند. احکام ماده را در مورد خدا نیز اجرا میکردند و گمان میکردند که خداوند نیز یک موجود مادی است، منتها با این تفاوت که او یک موجود قوی است که بر ماده حکومت میکند، عیناً مانند علل مادی که برمعلولات مادی حکومت دارند. (11) چنانچه در داستانهایی که از بنیاسرائیل در قرآن نقل شده دقت کنیم و اسرار اخلاقی آنهارا که در آنها منعکس شده است مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید که آنها مردمی غرق در مادیات و دلباختهی لذائذ حسی این زندگی صوری بودهاند، لذا در مقابل حقایق ماوراء حس خضوع نمیکردند و جز در برابر لذات و کمالات مادی تسلیم نمیشدند، امروز هم عیناً همان طورند،؛ همین روحیه است که عقل و ارادهی آنها را تحت انقیاد حس و ماده قرار داده، به طوری که جز آنچه این دو اجازه میدهند درک نمیکنند و اراده نمینمایند. (12) با توجه به آنچه ذکر شد، این نتیجه به دست میآید که: اعتقاد به «اصالت ماده و حس» و تسلیم و انقیاد عقلی، فکری و اخلاقی در برابر این دو و بالعکس عدم اعتقاد به باور قلبی نسبت به حقایق ماوراءالطبیعه و ماوراءحس، «عصارهی اصول و فروع یهود است»؛ که برخی آن را «سیره و سنت یهودی» نامگذاری کردهاند. بنابراین اگر بتوان این موارد و مجموعه را به عنوان «فرهنگ یهود» یا «فرهنگ بنیاسرائیلی» خلاصه و تعریف نمود؛ آنگاه ناگزیر باید نظار و شاهد تشییع تابوت فرهنگ و تمدن حاکم بر سرزمین غرب بود. زیرا آنچه امروزه به عنوان معیار، ارزش، اخلاق، فرهنگ و ... بر جوامع غربی حکمرانی میکند، دقیقاً منطبق با «سنت و سیرهی» مذکور، یعنی «فرهنگ یهودی ـ اسرائیلی» است. امروز عواطف، احساسات و افکار عمومی در غرب تحت سیطرهی این فرهنگ است. تذکر این موضوع اگر چه بسیار تلخ و ناگوار مینماید، اما واقعیتی است که نمود عینی پیدا کرده و بر عرصهی جهانی سایهی شوم خود را گسترده است و خطر آن، جغرافیای فرهنگ و اجتماع در جهان را تهدید میکند. پینوشتها: |
پرسشگر تصور میکند که اگر نام امام و یا امامان در قرآن میآمد، اختلاف از بین میرفت، در حالی که این اصل کلیّت ندارد. چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازدهگانه، سبب میشد که آزمندان حکومت و ریاست به نسلکشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسی(ع) رخ داد. |
![]() |
روش آموزشی قرآن بیان کلیات و اصول عمومی است، تشریح مصادیق و جزئیات غالباً بر عهده پیامبر گرامی(ص) میباشد. رسولخدا(ص) نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنانکه میفرماید: و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرون.(1) و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند. در آیه یادشده دقت کنید، میفرماید: «تبیّن» و نمیگوید: «لتقراً» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر(ص) علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنی را روشن کند. بنابراین انتظار اینکه مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود. اینک برخی از روشهای قرآنی را در مقام معرفی افراد بیان میکنیم: 1. معرفی به نام در این آیه حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفی میکند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مینماید. 2. معرفی با عدد 3. معرفی با صفت الذین یتّبعون الرسول النّبیّ الأمّیّ الذی یجدونه مکتوباً عندهم فی التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التی کانت علیهم... .(4) کسانی که از رسول و نبی درس ناخواندهای پیروی میکنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مییابند، که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدیها بازشان میدارد، پاکیها را برای آنان حلال کرده و ناپاکیها را تحریم مینماید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر میکند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمیدارد... با توجه به این روش، انتظار اینکه اسامی دوازده امام با ذکر نام و اسامی پدر و مادر در قرآن بیاید، یک انتظار بیجا است؛ زیرا گاهی مصلحت در معرفی به نام است و گاهی معرفی به عدد و احیاناً معرفی با وصف. مسائل زیادی وجود دارد که قرنها مایة جنگ و جدل و خونریزی در میان مسلمانان شده است، ولی قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع که ریشهکن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند: ـ صفات خدا عین ذات اوست یا زائد بر ذات؟ این مسائل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولی آن چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است و حکمت آن در این است که قرآن مردم را به تفکّر و دقت در مفاد آیات دعوت میکند، بیان قاطع همه مسائل، به گونهای که همه مردم را راضی سازد، بر خلاف این اصل است. معرفی به نام، برطرف کننده اختلاف نیست بنیاسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایی برای آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمینهای غصبشده خود را باز ستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند: إذ قالوا لنبیّ لهم ابعث لنا ملکاً نقاتل فی سبیلالله.(5) آنان به یکی از پیامبران خود گفتند: برای ما فرمانروایی معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم... پیامبر آنان به امر الهی فرمانروا را به نام معرفی کرده، گفت: إنّ الله قد بعث لکم طالوت ملکاً...(6) به راستی که خدا طالوت را به فرمانروایی شما برگزیده است. با وجودی که نام فرمانروا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشی پرداختند و گفتند: أنّی یکون له الملک علینا و نحن أحقّ بالملک منه و لم یؤت سعةً من المال...(7) از کجا میتواند فرمانروای ما باشد، حال آنکه ما به فرمانروایی از او شایستهتریم، و او توانمندی مالی ندارد؟... این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام برای رفع اختلاف کافی نیست، بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایی باشد. چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازدهگانه، سبب میشد که آزمندان حکومت و ریاست به نسلکشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسی(ع) رخ داد و به قول معروف: صد هزاران طفل سر ببریده شد / تا کلیمالله موسی زنده شد درباره حضرت مهدی(عج) هم که اشارهای به نسب و خاندان ایشان شد، حساسیتهای فراوانی پدید آمد و خانه حضرت عسکری(ع) مدتها تحتنظر و مراقبت بود تا فرزندی از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند. در پایان یادآور میشویم: همانطوری که گفته شد، قرآن بسان قانون اساسی میباشد و انتظار اینکه همه چیز در آن آورده شود، کاملاً بیمورد است. نماز و روزه و زکات نیز که از عالیترین فرائض اسلام است به طور کلی در قرآن وارد شده و تمام جزئیات آنها از سنّت پیامبر(ص) گرفته شده است. |
خاخام ضد صهیونیست با بیان اینکه نام ایران با تعبیر «پوراس» در تورات به عنوان کشوری تاثیرگذار در وقایع آخرالزمان آمده، افزود: خاخامها و مقامات بلندپایه رژیم صهیونیستی به خوبی از این مسئله آگاهند. خاخام مُشه فریدمن ظهر روز چهارشنبه در نشستی مطبوعاتی در دفتر سازمان اسلامی دانشجویان با اشاره به نظر علمای یهودی در مورد آخر الزمان و ظهور منجی خاطرنشان کرد: یهودیان معتقدند که روزی مسیح خواهد آمد اما در اینکه منجی خود اوست، در بین علمای یهود شک وجود دارد. وی افزود: چنین به نظر میرسد که حضرت مسیح به همراه فردی میآید که او منجی است اما دقیقاً مشخص نیست او کیست. برای ما مهمتر از این که او کیست این است که ما خود را برای ظهور او آماده کنیم. وی با بیان اینکه بنابر آیات تورات کتاب عهد عتیق، منجی به همراه یاران خود بیتالمقدس را آزاد خواهد کرد، تصریح کرد: نشانههای این مسئله در حال وقوع است و ما خاخامهای یهودی، آمدن منجی را دور نمیبینیم. این روحانی یهودی با بیان اینکه اسم ایران به عنوان کشوری تاثیرگذار در آخرالزمان در کتاب تورات آمده است، اظهار داشت: در تورات اسم «پوراس» آمده که نام ایرانی دوران عهد عتیق در زبان ماست. معتقدم که ایران امروزی با آخرالزمان پیوند خورده و روزی مهدی به عنوان منجی خواهد آمد و احساس من و دیگر دوستان خاخام این است که این روز خیلی دور نیست. فریدمن با اشاره به مشکلاتی که صهیونیستها برای وی ایجاد کردهاند، اظهار داشت: من تحت تعقیب رژیم صهیونیستی قرار گرفتم و فرزندان من توسط آنها ربوده شدهاند تا من را وادار کنند هولوکاست را تائید کنم. دختر من در لندن در مدرسه عمومی مورد شکنجه قرار گرفته و طوری شد که او را به بیمارستان بردهاند. خاخام آمریکایی جامعه ارتدوکس اتریش خاطرنشان کرد: من به عنوان خطر شماره یک رژیم صهیونیست شناخته شدهام و در همه جا تحت تعقیب هستم. وی با اشاره به رویکرد صهیونیسم به ادیان الهی اظهار داشت: این درست است که در سراسر جهان از ادیان و مکاتب سوءاستفادههایی شده و گروههایی بودهاند با ایجاد بدعتهایی پیروان را از مسیر اصلی منحرف کردهاند. صهیونیسم نیز بدعتی در دین یهود است و اقدامات رژیم صهیونیستی باعث شده که یهودیان در سراسر جهان منزوی شوند. وی با بیان اینکه صهیونیسم میکوشد با تاکید بر تفاوتهای جزیی ادیان الهی آنها را دشمن هم جلوه دهد، خاطرنشان کرد: هدف اصلی صهیونیسم این است که به سمت فاشیسم و ماتریالیسم پیش برود که پایه آن در اتریش بنا نهاده شد و در مجارستان و لهستان منتشر گردید. این خاخام ضد صهیونیست با اشاره به برخی عقاید صهیونیستها اظهار داشت: صهیونیستها کتابی به نام «بنیان یهودیت» دارند که در آن به خوبی عقاید فاشیستی و ماتریالیستی خود را نشان دادهاند. به گفته فریدمن، در این کتاب آمده که صهیونیستها باید به کشورهای جهان بروند و همه کشورها را اشغال کنند. اما یهودیان معتقد به تورات معتقدند که باید به طرف خدا بروند و به خدا برسند همان طور که دین اسلام نیز برای تعالی مسلمانان آمده است. این خاخام آمریکایی آلمانیالاصل با بیان اینکه فلسطین و بیتالمقدس به عنوان بهترین مکانی از سوی صهیونیستها انتخاب شده که از طریق آن میتوانند با ادیان به مقابله برخیزند، خاطرنشان کرد: این در حالی است که در دین یهود آمده، اگر کوشش میکنید دین را تبلیغ کنید نباید از راه گناه و اشغال کشورها به این هدف برسید. وی با بیان این که صهیونیستها از تاریخ برای تثبیت موقعیت خود استفاده میکنند، افزود: جو بسیار بدی که صهیونیستها در برخورد با ادیان ایجاد کردهاند، باعث انزوای پیروان این دین و دلسردی بسیاری از یهودیان شده است. این خاخام با بیان این که صهیونیست در تاریخ سیری قهقرایی داشته، اظهار داشت: قضیه هولوکاست نیز دروغی بوده که توسط صهیونیستها ساخته شده تا در پرتو آن به اهداف خود برسند. وی در پاسخ به این سوال که چرا با ادعای کشورهای غربی مبنی بر امکان به نقد کشیدن هر چیزی از جمله دین، دولتمردان غربی اجازه تحقیق در مورد هولوکاست را نمیدهند، افزود: من دو سال قبل در کنفرانسی در مورد مذاهب در اصفهان حاضر شدم که به مناسبت تولد حضرت محمد بود. من در این کنفرانس در مورد تابو شدن هولوکاست صحبت کردم. این خاخام آمریکایی خاطرنشان کرد: دنیا به سمتی پیش میرود که همه کشورها مجبور بشوند هولوکاست را به عنوان یک اتفاق واقعی بپذیرند و به آن احترام بگذارند. هر کس بخواهد در مورد هولوکاست صحبت کند این خطر برای وی وجود دارد که موجب خشم حاکمان قرار گیرد. حاکمان نیز در دنیا در یک واهمه همگانی یا شاید یک رودربایستی قرار گرفتهاند و نمیتوانند حقیقت را اعلام کنند. به گفته فریدمن، نسلهای جدید نیز وارث این ترس هستند و نمیتوانند در وارد مسئله هولوکاست شوند. تمام سیستمهای آموزش و پرورش در اروپا توسط صهیونیستها اشغال شده و آنها مطالب خود را در کتابهای درسی به کودکان و نوجوانان تزریق میکنند. خاخام ضدصهیونیست با بیان این که نسل جدید اروپا به ناچار اطلاعات منحرفی از تاریخ دریافت میکند، یادآور شد: به همین خاطر، کسی معمولاً رغبتی برای ورود به مسئله هولوکاست را ندارد و اگر هم رغبت داشته باشد وارد شود، دچار خشم دولتها خواهد شد. وی با بیان اینکه تاثیر صهیونیستها را میتوان در فیلمهای هالیودی آمریکا نیز مشاهده کرد، افزود: ما از جمهوری اسلامی ایران متشکریم که این جرات را دارد و این مسئله را مورد توجه قرار داده است. اولین بار امام خمینی تفاوت بین صهیونیزم و یهودیت را اعلام کرد و این باعث مسرت ماست که مسلمانان جنایات صهیونیسم را به پای یهودیت نمینویسند. ما نیز حداکثر تلاش خود را برای اثبات دروغهای صهیونیستها انجام میدهیم. فریدمن تصریح کرد: نسل جدید ایران بنا به مشاهدات ما، نسلی هستند که به خوبی توان درک مفهوم صهیونیسم و تفاوت آن با دین یهود را دارند و دولتمردان ایرانی باید به این نسل خود افتخار کنند. این خاخام با بیان این که سفرهایی به نقاط مختلفی از جهان داشته و مشاهده کرده که دانش آموزان و دانشجویان خارجی، یک نوع احساس حسادت نسبت به دانشجویان ایرانی به خاطر آزادی برای بیان عقاید خود دارند، افزود: صهیونیستها تلاش میکنند بر روی ایران تاثیراتی داشته باشند و تلاشهایی در نسل جوان ایران انجام میدهند اما به نتیجه نخواهند رسید. فریدمن در پاسخ به این سؤال که صهیونیستها تناقض کشتار مردم فلسطین با مفهوم حقوق بشر را چگونه رفع میکند، خاطرنشان کرد: صهیونیستها بیان میکنند که ما برای تعالی بشر باید به سمت نابودی پلیدیها برویم تا موانع تعالی بشر را برداریم. این خاخام ضدصهیونیستی در پاسخ به این سؤال که راه حل خروج از بحرانی به نام اسرائیل چیست، گفت: ما برای از بین رفتن رژیم صهیونیستی نه از فلسطین بلکه در سراسر جهان دعا میکنیم و نماز میخوانیم. صهیونیستها در سراسر دنیا وجود دارند و کارهایشان را در کشورهای مختلفی انجام میدهند. ما نه تنها دعا میکنیم بلکه به طور علمی هم تلاش میکنیم به اهداف خود برسیم. وی با بیان اینکه ایران تنها کشوری است که در مورد مسئله فلسطین ایستادگی کرده و عملکردهایی حقیقی را در پرتو قرآن انجام داده، خاطرنشان کرد: هیچ راهی برای دستیابی به صلح وجود ندارد مگر این که رژیم صهیونیستی از بین برود و همه یهودیهای مقیم فلسطین به کشور خود برگردند و فلسطینان نیز به فلسطین باز گردند. |
![]() |
|
|
زندگی با فروغ و عشق معنا پیدا می کند.
زندگی بی عشق زندگی سرد و خاموش است.
گرما و روشنی زندگی با آتش عشق است.
حق پرستی که امروز برای انسان مطرح شده، نه حق پرستی سود طلبانه بلکه حق پرستی عاشقانه است.
![]() |
|