منظور از اقامه چیست؟
منظور از اقامه نماز، احتمالاً تلاش برای برپا داشتن آن در میان جامعه است.پی نوشت ها:
[1] . نمونه، ج 1، ص 43.
[2] . مجمع البیان، ج 1 ـ 2، ص 119.
[3] . تفسیر راهنما، ج 1، ص 107 ـ 108.
[4] . تفسیر راهنما، ج 1، ص 11.
منبع:سایت اندیشه قم
?ـ حقیقت و ماهیت تقوا چیست؟
?ـ تقوا در منظر نهج البلاغه چه جایگاهی را به خود اختصاص میدهد؟
?ـ آیا رابطه تقوا و انسان یک سویه است؟ که فقط تقوا، انسان را حفظ میکند یا رابطهای دو سویه دارند؟
?ـ تقوا باعث محدودیت آزادی میشود یا مایه مصونیت است؟
?ـ نقش عشق و محبت به اولیا را در تهذیب نفس بیان کنید؟
?ـ خودسازی چه مراحلی دارد؟
? ـ نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی چگونه است؟
?ـ تقوا در زمینه تلطیف احساسات چه نقشی میتواند ایفا کند؟
??ـ تقوا در مقابل گناه چه تأثیری در عزت نفس انسانی دارد؟
پی نوشتها:
[?] - مرتضی مطهری، ده گفتار، تهران، صدرا، ????، چ ?؛ صص ?? ??.
[?] - همان، صص ?? ??.
[?] - همان، صص ?? ??.
[?] - نهج البلاغه، خطبه ???.
[?] - ده گفتار، صص ?? ??.
[?] - نهج البلاغه، خطبه ???.
[?] - ده گفتار، صص ?? ـ ??.
[?] - مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی (علیهالسلام)، تهران، صدرا، ????، چ ??، صص ?? ـ ??.
[?] - تعلیم و تربیت در اسلام، صص ??? ـ ???؛ حکمتها و اندرزها، صص ?? و ??، برگرفته از: ??? سؤال از استاد مطهری، مجید باقری؛ قرآن و حکمتها، سازمان بسیج دانشجویی، ??، چ اول.
[??] - در گفتار، ص ??.
[??] - این سخنرانی در تاریخ جمعه ??/?/???? ساعت ? بعد از ظهر ارایه شده است.
[??] - ده گفتار، صص ?? ـ ??.
[??] - مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها، تهران، انتشارات صدرا، ????، چ ?، صص ?? ـ ??.
محمد صلی الله علیه و آله و سلم متواضع ترین پیامبران
حکایتی از نهایت تواضع پیامبر
تواضع در زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله
تواضع در اوج قدرت
حکایت امام علی و تواضع هنگام راه رفتن
پی نوشت :
1- وضیع: پست، فرومایه.
2- معراج السعاده، ص 283.
3- تبذیر: اسراف.
4- جامع السعاده، ص 438.
5- راه روشن، ص 218.
6- معراج السعاده، ص 291.
7- جامع السعاده، ص 441.
8- همان، ص 297.
9- مناقب العارفین، ص 152.
10- مصافحه: دست دادن.
11- تخمه: سوء هاضمه.
12- معراج السعاده، صص 295 - 296.
13- گردکان: گردو.
14- سوره ی انعام، آیه 124.
15- ینبوع الاسرار، ص 154.
16- احیاء علوم الدین، ج 2، ص 791.
17- جامع السعاده، ص 439.
18- اخلاق محتشمی، ص 287.
19- تبختر: غرور.
20- مخنثان: نامردان.
21- سلک السلوک، ص 154.
نتیجه:
تعریف تواضع
فروتنی در برابر خدا و مردم
تواضع، بندگی خداوند
تواضع پذیرفتن حرف حق
تواضع، رحمت خداوند
اعتدال، حقیقت تواضع
کمال تواضع: راضی بودن از کرده ی خدا
فواید تواضع
تواضع، عامل پذیرفته شدن عبادات
تواضع، عامل سعادت و عزت
تواضع، عامل پیروزی و برتری
تواضع، عامل بلند مرتبگی
تواضع، عامل احترام و عزت نزد مردم
دل اهل تواضع، جایگاه حکمت
تواضع، باعث محبوبیت
تواضع، نعمتی که به آن حسد نمی برند
پی نوشت :
1- مرتع الصالحین، صص 162- 163.
2- شرح تعرف، ج 3، ص 1263.
3- منقاد: فرمان بردار، مطیع.
4- شرح تعرف، ج 3، ص 1260.
5- راه روشن، ج 6، ص 320.
6- فضیل: فضیل عیاض از عرفای معروف قرن دوم.
7- مساهله: مدارا.
8- سفه: سفیهان.
9- ینبوع الاسرار فی نصایح الابرار، کمال الدین خوارزمی، ص 150.
10- معونت: یاری.
11- شرح تعرف، ج 2، ص 894.
12- ضعت: خواری.
13- مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ص 352.
14- «کمال تواضع، رضایت به اوست».
15- شرح تعرف، ج 3، صص 1263- 1262.
16- جامع السعاده، ص 438.
17- ینبوع الاسرار فی نصایح الابرار، ص 153.
18- معراج السعاده، ص 274.
19- نفایه: پست.
20- پند پیران، صص 93 - 94.
21- اخلاق محتشمی، ص 294.
22- معراج السعاده، ص 283.
23- نفور: رمیدن، فرار.
24- همان، ص 283.
25- گزیده در اخلاق و تصوف، ص 135.
26- معراج السعاده، ص 285.
27- اخلاق محتشمی، ص 293.
28- همان، ص 292.
29- همان، ص 291.
((با این صوت زیبا قرآن بخوان !))
سعد خفاف (یکى از اصحاب امام سجادعلیه السّلام )نقل می کند:
((روزى به یکى از اصحاب خاصِّ على علیه السّلام (ابوعمر ذازان فارسى ) برخورد کردم و دیدم که با صوتى زیبا و لحنى دلربا، قرآن مى خواند. گفتم : ((ابو عمر! عجب قرائت نیکوئى دارى ! اینگونه قرائت را از که آموخته اى ؟) وى در حالى که تبسمى بر لب داشت گفت : ((من در ایّام جوانى با صدائى شیوا شعر مى خواندم ؛ آقا امیرالمؤ منین علیه السّلام مرا دید و از حُسن صوت من ، تعجب کرد، و فرمود: اى ذازان ! چرا با این صداى زیبا قرآن نمى خوانى ؟
عرضه داشتم : ((یا امیرالمؤ منین ! من از قرآن بقدر آنچه که در نماز خوانده مى شود، بیشتر بلد نیستم .)) فرمود: نزدیک من بیا، چون بحضورش شتافتم ، چیزهائى در گوشم خواند که نفهمیدم ، بعد فرمود: دهانت را بگشا و در آنحال با آب دهان مبارکش دهانم را، متبرک گردانید. بخداوند سوگند اى سعد! بعد از آن لحظه ، احساس کردم ، تمام قرآن را با اعراب و حمزه و شرائط دیگر، حفظ کرده و مى دانم و بعد از آن ، در مورد قرآن ، به هیچ کس محتاج نشده و نیازى به سؤ ال پیدا نکردم .))
سعد خفاف مى گوید: من این قصه را بر حضرت ابى جعفر امام باقرعلیه السّلام عرضه داشتم ، آن بزرگوار فرمود: ذازان راست گفته است ؛ همانا امیرالمؤ منین علیه السّلام از خداوند تبارک و تعالى ، براى ذازان ، به اسم اعظم درخواستِ عنایت کرده است ، و هر کس با اسم اعظم ، خداوند را بخواند ردّ نمى شود.))
استرس و خطر سرطان
|
|||
موضوع: ارزش علم و پى جویى آن |
حکایت نمود عالم جلیل آقاى شیخ محمد قمى دام ظله ، که یکى از فضلا در ضمن ملاحظه فروع فقهیه کتاب شرائع ، در یکى از فروع هر چه تامل کرد بمدرک آن نرسید از غایه غیظ و ضیق خناق کلمه غیر مناسبه از او در این باب ظاهر شده که این چه قسم فتوى است ؟ شب در عالم رویا دید مجلسى از علما و طلاب ، شیخ جلیلى بر عرصه منبر چون آفتاب که عالم را بتابش خود تربیت مى نماید باشارات علمیه و افادات حکمیه ارواح اهل علم را تازه و خوش وقت میفرماید آن شخص میگوید وارد مجلس شدم و نزدیک در نشستم نگاهى به اطراف نمودم ، شیخى در یک طرف خود و سیدى در طرف دیگر دیدم از شیخ پرسیدم که این سید کیست ؟ گفت سید نعمه الله جزائرى است ، از سید پرسیدم شیخ کیست ؟ گفت : ملا محسن فیض سئوال کردم شیخ که بر منبر میباشد کیست ؟ فرمودند : حضرت محقق حلى میباشند پس محقق شروع در مباحثه همان فرع که بر من مشکل آمده بود نمود و از عهده استدلال با کمال وضوح برآمد : همه بگوش قبول راضى شدند آنگاه شیخ فرمودند : عجب اینست که بعض کسانیکه هنوز قوه نظریه در استنباط احکام شرعیه را ندارند بنظر خود اعتماد میکنند ، و بالاتر آنکه اگر مطلبى برایشان مشکلآمد : زبان طعن به بزرگان برمى آورند ، پس روى مبارک بمن فرمود و گفتند : دلیل این فرع در کتاب این آخوند که نزدیک تو نشسته موجود است ، چون بیدار شدم مراجعه بکتاب " وافى " نموده دلیل مسئله را در آنجا یافتم و از کرده خویش شرمسار گردیدم |