برترى کثرت دعا بر کثرت نماز و قرائت قرآن |
1. مستطرفات السرائر عن برید العجلی: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام: أیُّهُما أفضَلُ فِی الصَّلاةِ، کَثرَةُ القِراءَةِ، أو طولُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ وَالسُّجودِ؟ 2. تهذیب الأحکام عن معاویة بن عمّار: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام: رَجُلانِ(3) افتَتَحَا الصَّلاةَ فی ساعَةٍ واحِدَةٍ، فَتَلا هذَا القُرآنَ فَکانَت تِلاوَتُهُ أکثَرَ مِن دُعائِهِ، ودَعا هذا أکثَرَ فَکانَ دُعاؤُهُ أکثَرَ مِن تِلاوَتِهِ، ثُمَّ انصَرَفا فی ساعَةٍ واحِدَةٍ، أیُّهُما أفضَلُ؟ قالَ: کُلٌّ فیهِ فَضلٌ، کُلٌّ حَسَنٌ. قُلتُ: إنّی قَد عَلِمتُ أنَّ کُلاًّ حَسَنٌ وأنَّ کُلاًّ فیهِ فَضلٌ.فَقالَ: الدُّعاءُ أفضَلُ، أما سَمِعتَ قَولَ اللّهِ عز و جل: «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»؟! هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ، هِیَ وَاللّهِ أفضَلُ، هِیَ وَاللّهِ أفضَلُ، ألَیسَت هِیَ العِبادَةَ؟! هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ، هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ، ألَیسَت هِیَ أشَدَّهُنَّ؟! هِیَ وَاللّهِ أشَدُّهُنَّ، هِیَ وَاللّهِ أشَدُّهُنَّ.(4) 3. تهذیب الأحکام عن عبید بن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام ـ أنَّهُ سَأَلَهُ عَن رَجُلَینِ قامَ أحَدُهُما یُصَلّی حَتّى أصبَحَ وَالآخَرُ جالِسٌ یَدعو، أیُّهُما أفضَلُ؟ قالَ: الدُّعاءُ أفضَلُ.(5) 4. الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام: قالَ لِیَ العالِمُ علیه السلام: الدُّعاءُ أفضَلُ مِن قِراءَةِ القُرآنِ؛ لاِنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یَقولُ: «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّى لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَا»(6).
همان طور که ملاحظه شد، حدیث اول و دوم، دلالت دارند بر این که کثرت دعا در نماز، بر کثرت قرائت قرآن، ترجیح دارد و حدیث سوم، دلالت دارد بر این که کثرت دعا مطلقا بر کثرت نمازهاى مستحبّى برترى دارد و حدیث چهارم، صراحت دارد در این که مطلقِ دعا، بر مطلقِ قرائت قرآن، مقدّم است.. أفضَلُ عِبادَةِ اُمَّتی بَعدَ قِراءَةِ القُرآنِ الدُّعاءُ، ثُمَّ قَرَأَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ». ألا تَرى أنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَةُ؟(7) همچنین، دسته دیگرى از احادیث، به طور مطلق، دلالت بر این دارند که نماز، بهترین چیزى است که در دین درنظر گرفته شده و بدان توصیه شده است و هر کسى مىتواند به میزان توان و همّتش از آن بهرهمند گردد؛(8) اما با تأمل، روشن مىشود که تعارضى میان این احادیث نیست و مراد از برترى در اینجا برترىِ مطلق نیست؛ لیکن فهم دقیق این برترى، نیازمند توجّه به دو نکته است:
بنا بر این، به قرینه شخصیت گوینده این احادیث، یقینا مقصود از احادیثى که دعا را بر قرائتْ ترجیح مىدهند، این نیست که بهتر است پیروان قرآن به کلّى قرائت این کتاب آسمانى را کنار بگذارند و یا نسبت به آن، اهتمام بلیغى نداشته باشند و به دعا که فضیلت بیشترى دارد بپردازند؛ بلکه مقصود، آن است که اگر هر یک از این سه، به میزانى که به طور واجب یا مستحبْ لازم است، انجام گرفت و آن گاه در فرصتى، امر، دایر بین یکى از این سه بود، دعا مقدّم است؛ زیرا پرداختن به دعا ـ که روح عبادت است و انسان را از استکبار، دور مىکند و به فروتنى در برابر حق، وا مىدارد ـ سختتر از قرائت قرآن است و فضیلت بیشترى دارد. به دیگر سخن، حدیث اول و دوم و چهارم این باب و حدیث مورد بحث، همه در واقع، یک مطلب را مىگویند و آن، این است که پس از اداى مقدار لازم از نماز و قرائت قرآن و پس از برقرارى نوعى تعادل در اهتمام به هر یک از این سه، دعا بر قرائت قرآن و نماز مستحبّى تقدم دارد. همچنین مقصود از حدیث سوم، برترى دعا بر کثرت نمازهاى مستحبى است. گفتنى است که هیچیک این روایات، بجز حدیث دوم، از نظر سند، صحیح نیستند. برخى نیز ـ در جمع میان روایات یاد شده، در عین تأکید بر نسبى بودن برترى هر یک از دعا یا نماز و قرآن ـ این احتمال را مطرح مىسازند که چه بسا مخاطبان این سه دسته احادیث، متفاوت بودهاند و پیشوایان ما، متناسب با این که کسى دعا یا نماز یا قرآن را در جایگاه شایستهاش مورد عنایت و اهتمام قرار نمىداد، با توصیه و تأکیدى فزونتر و به اصطلاح، به روش « چکش تعادل»، وى را مخاطب مىساختند. از جمله قراین این سخن، آن است که دعا ـ که مستلزم فروتنى انسان در برابر حق و دورى از استکبار است ـ عملى است دشوارتر و نیازمند به حالى سختتر از حال قرائت و نماز. از این رو، دعا، جز در نزد خواصّ مؤمنان، کمتر مورد توجّه و اهتمام بوده است، به خلاف قرآن و نماز که پیوسته مورد توجّه توده مسلمانان بودهاند؛ زیرا توصیههاى پیامبر صلىاللهعلیهوآله واهل بیت علیهمالسلام از یک سو و تأکیدات برخى حکّام و خلفا براى جا انداختن شعار «حَسبُنا کتابُ اللّه»(9) و کوششهایى از این قبیل از سوى دیگر، موجب شدهاند که در میان امّت اسلام، اهتمام به قرآن و نماز، بیش از دعا باشد. والله هو العالم. پاورقی |
به گزارش شیعه آنلاین، این کیلیپ اهانت آمیز که از سوی اساتید دانشگاه الأزهر مصر نیز مورد حمله و انتقاد شدید قرار گرفت، زمانی را به تصویر میکشد که حضرت ملک الموت عزرائیل(ع) آمده بود تا جان مبارک پیامبر(ص) را قبضه کند.
متأسفانه این آلبوم توهین آمیز در حال حاضر علاوه بر فروش در مغازههای مختلف، در فضای مجازی جهان عرب نیز منتشر شده و علاوه بر آن در بسیاری از کابارهها و باشگاههای شبانه رقاصی در شهر قاهره پایتخت مصر نیز پخش میشود.
در همین راستا شیخ "یوسف بدری" عضو شورای عالی شئونات اسلامی مصر طی گفتگویی ضمن انتقاد شدید از این آلبوم، گفت: این کار اصلا از نظر منطقی هم نادرست است زیرا لحظه مرگ معمولا لحظهای غمناک و گریه آور است. چگونه ممکن است به صورت ترانهای شاد خوانده شود؟!
وی در ادامه افزود: نکته دوم این است که اصلا ملک الموت حضرت عزرائیل(ع) لحظه مرگ دیده نمی شود. خداوند این مسأله را در قرآن کریم فرموده است "قل یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم ثم إلی ربکم ترجعون"، پس چگونه ممکن است در این ترانه ملک الموت به تصویر کشیده شده است؟!
این عضو شورای عالی شئونات اسلامی مصر در ادامه گفت: تولید و انتشار این آلبوم موزیک، جرم و غیرقانونی است و تولید کننده آن باید فورا محاکمه و مجازات شود تا درس عبرتی برای دیگران بشود و همانند آن تکرار نشود.
از سوی دیگر خانم "آمنه نصیر" استاد عقیده و فلسفه اسلامی در دانشگاه الأزهر مصر میگوید: کسی که چنین آلبومی را تولید کرده، مطمئنا از اسلام خارج شده است. این کار موجب فتنه انگیزی در جوامع اسلامی می شود.
وی در ادامه گفت: حرف زدن با افرادی که دست به چنین کارهایی می زنند، فایده ندارد لذا مؤسسات دینی و چهرههای اسلامی باید با صدور فتوایی اینگونه افراد را مجازات کنند. بدون شک چنین کاری توهین به عقیده مسلمانان است.
در همین حال "عبدالصبور شاهین" اندیشمند سرشناس اسلامی در این با گفت: تصور نمیکنم که بر روی کره خاکی کسی باشد که ملک الموت را دیده باشد و آن را تعریف و توصیف کرده تا این فرد بتواند کیلیپ آن را تولید کند. خداوند متعال فرموده که در قیامت ما ملک الموت را خواهیم دید "فإذا نفخ فی الصور فلا أنساب بینهم یومئذ ولا یتساءلون".
زمانی که امام در پاریس و درمحله نوفل لوشاتو بودند ، برخی از همراهان امام گوسفندی ذبح کردند، طبق قانون کشور فرانسه ذبح حیوانات در خارج از کشتارگاه ممنوع است، امام وقتی که با خبر شدند این کار خلاف قانون کشور فرانسه است فرمودند : من از گوشت این گوسفند نمی خورم.
ماه مبارک رمضان که فرا می رسید امام خمینی (ره) ملاقات ها و برنامه های دیدار با مردم را لغو می کرد ، در ماه رمضان سه بار ختم قرآن می کرد و در هر سال 3 ماه روزه می گرفت ، ماه رجب ،شعبان و رمضان
یک روز ما منزل امام بودیم دیدیم که حضرت امام گوشت غذایشان رابه گربه می دهند . مادرم گفت : آقا توی این گرانی چرا گوشت را به گربه می دهید حضرت امام با حالتی ناراحت روبه ما کردند و گفتند این گربه با ما چه فرقی دارد ؟ ما نفس می کشیم آنها هم نفس میکشند اگر ما به آنها غذا ندهیم کی به آنها غذا بدهد ؟ (زهرا اشراقی نوه امام)
امام امت مقید بودند روزی یک ساعت دورحیاط پیاده روی کنند و قدم بزنند ، ایشان درحفظ صحت و سلامتی خود کاملا کوشا بودند مرحوم حاج آقا مصطفی می فرمود : آقا در 24 ساعتی که اکثر روز را درتک سلولی زندانی بودند آن یک ساعت رادر همان جا قدم زدند و ترک نکردند .
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامه برکاته نقل می فرماید : امام امت (ره) به من فرمودند : .. آن طوری که من فهمیدم از اول انقلاب تا حالا مثل اینکه یک دست غیبی ما را درهمه کارها هدایت می کند .
آیت الله حاج سید مهدی روحانی می فرمود : امام کارهایی می کند که در وهله اول به عقل ما عقلا جور در نمی آید ولی بعدا معلوم میشود که حق با ایشان بوده است
اکثر آشنایان امام نقل مىکنند که ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامههایشان بود.
بعضى از نزدیکان ایشان مىگفتند که وقتى در ظلمت و تاریکى نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام مىشدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مىکردم و مىدیدم که با خضوع و خشوعى خاص، نماز مىخواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا مىآوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر مىکردم که شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است (6) .
یکى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مىگوید:
پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند (7) .
امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمىکردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شدید، ماه مبارک رمضان را روزه مىگرفت و با این که در سنین پیرى بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل بهجاى نمىآوردند، افطار نمىکردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا مىخواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مىکردند و صبح زود، براى کارهایشان آماده مىشدند (8) .
خانم زهرا مصطفوى مىگوید:
راز و نیاز امام و گریهها و نالههاى نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بى اختیار، به گریه مىانداخت (9) .
یکى از اساتید قم نقل مىکرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه جداگانهاى نداشتند و در منزل امام زندگى مىکردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و نالهاى شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!» . ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است که مشغول تهجد و عبادت است» (10) .
در ماه مبارک رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یکى از محافظان بیت مىگوید در یکى از شبهاى ماه مبارک رمضان، نیمه شب، براى انجام کارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه مىکردند! هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مىکند. (11)
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضانهاى دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام همیشه، براى خشک کردن اشک چشمشان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارک رمضان، حولهاى را نیز همراه برمىداشتند تا به هنگام نمازهاى نیمه شبشان، از آن استفاده کنند! (12)
پی نوشت:
5-روزنامه جمهورى اسلامى، 20 / 11 / 64 .
6- امام در سنگر نماز، ص 83 / هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته 129 .
7- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، حبیب و محبوب، ص 53 / سیماى فرزانگان، ص 180 .
8- سیماى فرزانگان، ص 159 / برداشتهایى از سیره امام خمینى( ره) ، ج 3 ، ص 99 .
9- برداشتهایى از سیره امام خمینى (ره) ، ج 3 ، ص 132 .
10- همان، ص 286 .
11- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته 104 / جلوهاى از خورشید ، ص 90 .
12- برداشتهایى از سیره امام خمینى ، ج 3 ، ص 126 .
خلاصه حماسه حسینی1-3(عوامل تحریف)
عوامل تحریف :
این عوامل بر دو قسم است . یک نوع عوامل عمومی است . یعنی بطور کلی
عواملی وجود دارد که تواریخ را دچار تحریف میکند ، اختصاص به حادثه
عاشورا ندارد . مثلا همیشه اغراض دشمنان ، خود ، عاملی است برای اینکه
حادثهای را دچار تحریف کند . دشمن برای اینکه به هدف و غرض خود برسد ،
تغییر و تبدیلهائی در متن تاریخ ایجاد و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از
تاریخ میکند
عامل دوم
عامل دوم تمایل بشر به اسطوره سازی و افسانهسازی است و این در تمام
تواریخ دنیا وجود دارد . در بشر ، یک حس قهرمان پرستی هست که در اثر
آن درباره قهرمانهای ملی و قهرمانهای دینی افسانه میسازد .
قسمتی از تحریفاتی که در حادثه کربلا صورت گرفته معلول حس اسطوره سازی
است . اروپائیها میگویند در تاریخ مشرق زمین مبالغهها ، اغراقها زیاد
است و راست هم میگویند .
عامل سوم
عامل سوم ، یک عامل خصوصی است . این دو عامل که عرض کردم یعنی غرضها
و عداوتهای دشمنان و حس اسطورهسازی و افسانه سازی بشر در تمام تواریخ
دنیا هست . ولی در خصوص حادثه عاشورا یک جریان و عامل بالخصوصی هست
که سبب شده است در این داستان ، جعل واقع شود .
Ogle of presidant of America and France: Obama and sarkozi
به گزارش پایگاه خبررسانی عبرت یک فیلم ویدیویی کوتاه که روسای جمهور آمریکا وفرانسه را در حال تماشای دختری نشان می داد، جنجالی بزرگ در جهان خبر ایجاد کرد و موجب شد که بسیاری از بینندگان به تعقیب موضوع بپردازند ، مجری تلویزیونی که برای نخستین بار این تصاویر را انتشار داد با هیجان بارها می گوید : واضح تر ازاین نمی شود ، شاید بشود اوباما را تبرئه کرد اما سارکوزی ...
به گزارش العربیه این دختر برزیلی 16 سال دارد ونامش مایورا تاواریس می باشد،در عکس ها وتصاویر منتشر شده از صحنه ی چشم چرانی این دو رهبر سرشناس، آنان را در کنار جوانانی نشان می دهد که در حاشیه ی کنفرانس سران 8 کشور بزرگ صنعتی جهان حضور یافته اند لیکن این دو به شیوه ای که نظر فیلمبرداران وعکاسان کنجکاو را بر انگیخت برای لحظاتی به بدن این دختر برزیلی که از جلوی آنان عبور می کرد خیره شدند.
گزارش های بعدی حکایت از آن داشت که جستجو در وبگاها برای کشف هویت این دختر زیبا بطور گسترده ای صورت گرفته است.
برخی از شبکه های تلویزیونی ضمن نمایش فیلم این صحنه، ابراز عقیده کردند که شاید اوباما را بتوان از تهمت دید زدن مبرا دانست، لیکن به گفته ی آنان نگاه سارکوزی به هیچوجه معصومانه نبوده است.
بررسی یکی از فیلمها نشان داد که اوباما در آن لحظه نه به پشت دختر برزیلی، بلکه به دختر دیگری که برای عکس گرفتن به سوی او می آمد نگاه می کرد.
لیکن سارکوزی از سوی همه رسانه ها متهم به آن شد که در طول مدتی که دخترک برای عکس گرفتن در کنار رهبران کشورهای بزرگ صنعتی حاضر شده بود چشم خود را از او بر نداشت.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که پاسخ سارکوزی به همسر زیبارویش چه خواهد بود و این چشم چرانی ممتد را چگونه برای او توجیه خواهد کرد و آیا اینها منجیان عالم هستند و رهبران بزرگ دمکراسی غرب که قادر نیستند حتی خود را در مقابل زیبایی یک دختر 16 ساله حفظ کنند.
قیام وظهور آقا امام زمان(عج) را در دو حالت می توان بررسی ومطالعه نمود :الف) یکی از بعد قالب وشکل ب) ودیگری از بعد محتوا وخصوصیات ظهور وقیام مهدی موعود این نوشتار در نظر دارد قیام امام زمان(عج) را از نظر شکل وقالب بررسی کندوبیان هدف قیام از این بعد مهم به نظر می رسد .یک از اهداف قیام امام زمان به گفته قرآن کریم حاکمیت حزب الله می باشد((فان حزب الله هم الغالبون)) که یکی از خصوصیات چنین حاکمیتی ، عدالت خواهی واجرای آن است .قیام منجی بشریت از بعد شکل وقالب دو جلوه دارد :یکی بصورت قیام تدریجی ودیگری قیام دفعی می باشد.قیام تدریجی : قیامی که از ظهور حضرت آدم بعنوان اولین پیامبر شروع شد وبا ظهور پیامبر اسلام جهت نجات بشریت به مرحله تکامل خود رسید ودر قیام حضرت زهرا (س) به مر حله خاصی رسید که حق از باطل وخلوص از نفاق جدا شد وبعد از شهادت حضرت زهرا (س) امتداد پیدا کرد تا قیام عاشورا که به مرحله حاد واوج خود رسید واین قیام با نهضت علمی وفرهنگی امامان بعدی با شکل وقالب دیگری ظهور کرد ودر دوران غیبت به شکلهای مختلف ومحدود در بین شیعیان ادامه داشت .وجودحکومت های سلطنتی وپادشاهی ووابسته به کشورهای بیگانه باعث شد دین ومعارف اسلامی بویژه مذهب شیعه مورد تهاجم فرهنگی قرار بگیرد بگونه ای که از دین اسلام ، تعریف انزوا طلبی وبرداشتی سکولار وجدایی دین از سیاست شد واین امر باعث گشت معنای حقیقی اسلام به فراموشی سپرده شود .قیام ونهضت انقلاب اسلامی وپیروزی آن به رهبری امام خمینی بدلیل اینکه از مبنا به قیام عاشورا متصل بوده وتعریف و برداشت حقیقی از تعالیم اهل بیت (ع) از اسلام ، که در امتداد قیام شیعیان در طول تاریخ بود موجب شروع مرحله بعدی قیام امام زمان (عج)که قیام دفعی می باشد شد.تمام مکاتب وعقاید بشری که داعیه دار نجات بشر بودند در طول تاریخ به خونریزی وفساد منتهی شدند بنابراین بشریت به دنبال مکتبی است که عدالت را بتواند در سطح جهان پیاده کند وهیچ مکتبی نمی تواند این خواسته جهانی را عملی کند جز اسلام ناب محمدی (ص) که با اسلام آمریکایی وسلطنتی متفاوت ومغایر است .در اسلام ناب محمدی (ص) اصل بر ایجاد حکومتی عادلانه وجهانی است که برای این منظور دیانت باید عین سیاست وسیاست عین دیانت باشد ، برخلاف اسلام آمریکایی که بیشتر در حکومتهای سلطنتی جلوه نموده است که به برداشتی سکولار وبی محتوا از اسلام اعتقاد دارد .انقلاب اسلامی اوج این قیام تدریجی بوده وهست که بر طبق مفاهیم وتعالیم اسلام ناب محمدی (ص) بوجود آمده است واین انقلاب نقطه شروعی است که پایان آن قیام دفعی منجی عالم بشریت را در پی دارد.قیام دفعی (ظهور امام زمان وحاکمیت حزب الله ) :این قیام که با رهبری دوازدهمین امام شیعه حضرت مهدی موعود می باشد به دو بخش تقسیم می شود :1- ظهور علائم آخرالزمان وناامیدی بشر از مکتبهای خودساخته است که نشانه آن هم جنگ وخونریزی در سطح دنیا می باشد که در روایات واحادیث به آن اشاره شده است .
2 - قیام وظهور منجی بشریت وخاتمه دادن به تمام حاکمیتها با هر عنوان لیبرال ، سلطنتی وغیره می باشد که در این قیام برقراری عدالت وحاکمیت حزب الله وقرآن کریم به رهبری مهدی موعود هدف اصلی می باشد که خصوصیات این حکومت را هم در احادیث وروایات می توان یافت .
اما سئوال اصلی این است که آیا روند کنونی انقلاب ونظام جمهوری اسلامی چقدر در مسیر وامتداد انقلاب منجی بشریت قرار دارد؟
وآیا اگردر زمان حال امام زمان (عج) ظهور نمایند از روند کنونی نظام رضایت دارند یا خیر؟
وچقدر مردم وحاکمیت برای رسیدن به نقطه اوج که همان آمادگی همه جانبه برای ظهور امام زمان(عج) می باشد تلاش می کنند؟
روز دوشنبه مصادف با تولد مولود کعبه سی دی سخنرانی مهندس سعیدقاسمی به دستم رسید که در رابطه با بیستمین سالگرد رحلت امام صحبت می کرد که موضوع انتخابات را هم مطرح کرده بود .در این سخنرانی مطلب جالبی را به نقل از شهید پیچک در سال 1360 بیان کرد که قابل توجه بود .
شهید پیچک در جمع رزمندگان گفته بود : ((ما از نابودی انقلاب نمی ترسیم ما از انحراف در انقلاب می ترسیم )).
برای انقلاب اسلامی 3 حالت می تواند وجود داشته باشد: 1- یا این انقلاب از بین خواهد رفت ویا از بین خواهند برد 2-یا به انحراف کشیده خواهد شد وانحرافی در حاکمیت ومردم پدید خواهد آمد ویا آمده است 3- ویا هیچ تغییری در اصول وآرمانهای انقلاب پیش نیامده است وهمچنان حاکمیت در همان اصول اولیه انقلاب پابر جا وثابت قدم مانده اند .
از سال 60 تا این زمان که 28سال گذشته است باید سیره وگفتار وعمل حاکمان را بررسی کنیم که به کدام یک از این 3حالت برای انقلاب اسلامی پیش آمده است.
با مروری در وصیت نامه سیاسی -الهی امام راحل و وصیت نامه شهدا وتطبیق آن با وضع موجود می توان پی برد که انقلاب اسلامی که ثمره سالها مجاهدت وخون شهدا می باشد در کدام سو پیش می رود .
واقعا مجموعه حاکمیت ما از قوه مقننه گرفته تا قوه مجریه وقضاییه به کدام سو روان می باشند ؟
فرهنگ مردم وتوقعات آنها به کدام سو کشیده می شود ؟
دانشجو وروشنفکران این جامعه به کدام سو روان هستند؟
شهید پیچک به حق ترسیده بود انحراف در انقلاب بزرگترین مصیبت می تواند باشد وباید از آن ترسید
اگر ولایت فقیه در این مملکت اسلامی نبود شاید تا به حال به ناکجاآباد رفته بودیم وشاید هم رفته ایم ودر خواب غفلت بسر می بریم وخودمان خبر نداریم .