برای گرفتن کاغذ و پاکت نامه به تبلیغات گردان رفته بودم. رک و راست گفت: نداریم. در حالی که می دانستم دارند. چه کار کنیم چه کار نکنیم، سیم بلند گوی تبلیغات را به اتفاق یک از دوستان قطع کردیم و در فاصله ای ک تبلیغاتچیها برای تعمیر آن از چادر بیرون رفتند دوستم را فرستادم داخل و خودم جلو در کشیک ایستادم. قرار شد وقتی کسی آمد به تخته تابلو تبلیغات بکوبم. هنوز کسی نیامده بود اما چون دیر وقت شده بود من زدم به تخته. بنده خدا رفیقم سراسیمه آمد بیرون. پاکتها داخل پاچه شلوارش بود. راه که می رفت خش خش صدا می کرد. چند قدم از چادر دور نشده بودیم که پایش به سیمی که آن نزدیکیها بود گیر کرد و شلوارش پاره شد. طفلی همان طور افتاد روی پاکتها. او را بلند کردم، همه پاکتها ریخت رو زمین. قضیه لو رفت. هر کس چند پاکت برای خود برداشت و حق به حقدار رسید.
از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی
برای لود شدن کامل عکسها باید صبر کنید
به وسط عکس نگاه کنید و سرتان را جلو و عقب ببرید
به وسط عکس نگاه کنید و سرتان را جلو و عقب ببرید
چشمانتان را روی عکس بچرخوانید، خواهید دید که عکس تکان میخورد
با نگاه کردن به علامت مثبت و جلو عقب بردن سر از مانیتور دایره کوچکتر می چرخد
برای چند لحظه به نقطه سیاه وسط تصویر خیره شوید، خواهید دید که نقاط رنگی اطراف آن ناپدید می شود
با نگاه کردن به این تصویر چشمها اینجوری میشه
هر کدوم از دایره ها را نگاه کنید ثابت میشه و کناریش میچرخه!
آمریکا: جرج بوش با کاندولیزا رایس ازدواج می کند
جرج شبها خیلی زود می خوابد. او دیگر به من اهمیت نمی دهد. من حتی بارها به وی گفته ام که اگر می خواهد مشکلات جهان را حل کند، باید تا دیر وقت بیدار بماند اما او ساعت نه شب می خوابد.
لورا بوش همسر رئیس جمهور آمریکا که زن اول این کشور به شمار می رود، تصمیم گرفته از جرج طلاق بگیرد. لورا دیگر عشق و علاقه ای به جرج دبلیو بوش ندارد و دیگر نمی خواهد به زندگی با او ادامه دهد اما تصمیم دارد برای حفظ چهره عمومی و جهانی رئیس جمهور آمریکا، به ویژه در این زمان حساس و بحرانی، مسأله جدایی را به بعد از پایان دوران ریاست جمهوری همسرش موکول کند.
اینکه چرا لورا می خواهد پس از حدود 31 سال زندگی مشترک طلاق بگیرد را می توان با کمی کنکاش به راحتی درک کرد، اما نکته تأمل برانگیز در این مسأله آن است که چرا جرج عاشق کاندولیزا رایس شده است؟! پاسخ این پرسش را مارک ماکینون مشاور سابق اطلاع رسانی رئیس جمهور آمریکا اینگونه می دهد: رایس" یک زن فوق العاده، یک جمهوریخواه با اخلاص و یک وزیر خارجه ممتاز و ویژه است. زنی باجذبه تر و شیک تر از او در محیط سیاسی جمهوریخواهان ندیده ام.
خبر این رابطه عاشقانه و چرایی جدا شدن لورا از همسرش در چند روز اخیر توسط بسیاری از روزنامه ها و مجلات آمریکایی و اروپایی پیگیری و بیان شده است. طبق گفته روزنامه های آمریکایی، جرج و لورا در طول هفته بیش از چند جمله با یکدیگر صحبت نمی کنند اما با این حال با یکدیگر توافق کرده اند که تا پایان این دوره ریاست جمهوری آمریکا، از یکدیگر جدا نشوند.
این روزنامه ها و مجلات ادعا می کنند که عشق میان این زن و شوهر مدتهاست که به پایان رسیده و علت اصلی آن علاقه آقای بوش به وزیر خارجه اش است. گفته می شود عمر این علاقه که کم کم به عشق هم تبدیل شده حدود دو سال است. این مسأله باعث شده که لورا برای دور ماندن از کاخ سفید، شبهای زیادی را در هتل بخوابد.
حمله لورا به جرج
مدتی پیش در مراسم ضیافت سالانه ای که در کاخ سفید برگزار شد، مشاجره ای کلامی میان این زن و شوهر رخ داد. لورا به رغم اینکه همواره زنی شاداب است، با عصبانیت و خشم شدید گفت: جرج شبها خیلی زود می خوابد. او دیگر به من اهمیت نمی دهد. من حتی بارها به وی گفته ام که اگر می خواهد مشکلات جهان را حل کند، باید تا دیر وقت بیدار بماند اما او ساعت نه شب می خوابد.
قابل ذکر است جرج بوش در سفر اخیر خود به پاریس خطاب به نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه گفته بود: حالا می فهمم چرا با کارلا برونی ازدواج کردی.
روز شمار وقایع انقلاب اسلامی در یک نگاه |
10 فروردین 1357 (پنج شنبه)
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد به تبعیت از رهبر انقلاب عید را تحریم کردند و برای بزرگداشت شهدای تبریز، خود را مهیا ساختند. در روز چهارشنبه 9 فروردین مردم بعد از مراسم به خیابان ریختند و با شعارهای درود بر خمینی و مرگ بر شاه به راهپیمایی پرداختند و روز پنج شنبه 10 فروردین به دعوت آیتالله صدوقی تعطیل عمومی اعلام گشت و مردم در مساجد گرد آمدند و بازگشت امام خمینی و آزادی زندانیان سیاسی و نابودی رژیم پهلوی را خواستار شدند و در خاتمه جلسه به خیابان آمدند اما با تمرکز قوای پلیس و ارتش مواجه شدند. تیراندازی آغاز شد و گروهی به شهادت رسیدند و عده زیادی مجروح گردیدند.
25 اردیبهشت 1357 (دوشنبه)
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
15 خرداد 1357 (دوشنبه)
به مناسبت سالگرد 15 خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
30 تیر 1357 (جمعه)
تولد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج)
مردم ایران برای نشان دادن نفرت خویش از رژیم پهلوی مراسم چراغانی و جشن شادی در این روز خجسته را تحریم کردند.
31 تیر 1357 (شنبه)
حجتالاسلام شیخ احمد کافی خطیب مشهور در اثر تصادف کشته شد.
21 مرداد 1357 (شنبه)
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
25 مرداد 1357 (چهارشنبه)
اعلام حکومت نظامی توسط دولت آموزگار
دولت برای کنترل اوضاع در سطح کشور بخصوص در استانهایی که افراد خارجی در آن حضور بیشتری دارند در چند شهر اعلام حکومت نظامی نمود.
28 مرداد 1357 (شنبه)
رژیم پهلوی برای ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم دستور به آتش کشیدن سینما رکس آبادان را داد در حالی که مردم بیخبر و بیگناه مشغول تماشای فیلم بودند. این فاجعه باعث مرگ 400 الی 60 انسان بیگناه گردید.
5 شهریور 1357 (یک شنبه)
در پی رسوایی فاجعه سینما رکس آبادان و عدم توفیق دولت آموزگار در سرکوب مردم و ایجاد اصلاحات در جهت تحکیم رژیم پهلوی، آموزگار را از مقام خود استعفا داد.
در پی سقوط دولت آموزگار، شریف امامی استاد اعظم لژ فراماسونری در ایران مأمور تشکیل دولت گردید.
13 شهریور 1357 (دوشنبه)
نماز عید فطر با حضور میلیونها نفر از مردم با ایمان تهران برگزار شد و بعد از نماز عید مردم به راهپیمایی پرداختند و خواستار لغو حکومت شاهنشاهی شدند.
17 شهریور 1357 (جمعه)
پس از راهپیمایی عید فطر و عدم دخالت قوای انتظامی مردم امیدوار شدند که قوای انتظامی به راهپیماییهای آرام کاری نخواهند داشت. جمعه 17 شهریور مردم صبح زود به حرکت در آمدند. در همین هنگام دولت ساعت 6 صبح در تهران و 12 شهر بزرگ دیگر حکومت نظامی اعلام کرد و مردم که از این امر اطلاع نداشتند دسته دسته به طرف محل تجمع که میدان ژاله (شهدا) بود حرکت کردند و در میدان با سربازان سر تا پا مسلح مواجه شدند. آنها مردم را محاصره نمودند و سپس شلیک کردند و به قصد کشتن آنها را هدف قرار دادند. در این فاجعه هزاران نفر در سراسر کشور و از جمله میدان شهدا (ژاله سابق) تهران به شهادت رسیدند.
25 شهریور 1357 (شنبه)
زلزله در استان خراسان باعث ویرانی کامل شهر طبس و صدها روستای این استان گردید. در این فاجعه هزاران نفر در زیر آوار کشته دشند.
2 مهر 1357 (یک شنبه)
منزل امام خمینی در عراق توسط پلیس این کشور محاصره گردید .
3 مهر 1357 (دوشنبه)
حزب رستاخیز که توسط رژیم پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید.
10 مهر 1357 (دوشنبه)
هجرت امام خمینی از عراق به کویت
با افزایش فشارها و جلوگیری دولت عراق از فعالیتهای سیاسی حضرت امام خمینی ایشان تصمیم به خروج از این کشور گرفتند. به همین دلیل به طرف کویت حرکت کردند. امام دولت کویت به ایشان مجوز ورود به کویت را ندادند.
13 مهر 1357 (پنج شنبه)
هجرت امام خمینی از عراق به پاریس
در پی عدم ورود امام خمینی به کویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت ایشان به نجف اشرف، امام خمینی تصمیم میگیرند برای ادامه مبارزه به فرانسه مهاجرت نمایند.
17 مهر 1357 (دوشنبه)
تغییر مکان امام خمینی از پاریس به دهکده نوفل لوشاتو
دولت فرانسه از فعالیتهای سیاسی آیتالله خمینی جلوگیری مینماید.
19 مهر 1357 (چهارشنبه)
اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور آغاز گردید.
24 مهر 1357 (دوشنبه)
رژیم پهلوی مسجد جامع کرمان را به آتش کشید.
به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور عزای عمومی اعلام شد.
29 مهر 1357 (شنبه)
با اعتصاب همگانی کارکنان و کارمندان صنعت نفت پالایشگاههای سراسر کشور در خطر تعطیل شدن قرار گرفت.
8 آبان 1357 (دوشنبه)
آیتالله طالقانی از بند رژیم پهلوی آزاد شدند.
10 آبان 1357 (چهارشنبه)
ارتش کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت.
13 آبان 1357 (شنبه)
تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد.
آیتالله مفتح از زندان آزاد گردید.
15 آبان 1357 (دوشنبه)
استعفا و سقوط کابینه شریف امامی در پی حوادث خونین 13 آبان اعلام گردید.
تشکیل دولت نظامی به نخست وزیری ژنرال ازهاری اعلام گشت.
10 آذر 1357 (جمعه)
فریاد اللهاکبر بر فراز بامها، سراسر کشور را فرا گرفت.
11 دی 1357 (دوشنبه)
با اوجگیری تظاهرات مردم مشهد سربازان و مأمورین امنیتی در روزهای 9 ، 10 و 11 دی ماه با حمله به حرم مطهر امام رضا (ع) و مردم در خیابانها و بیمارستانها عده زیادی را به شهادت رساندند و گروهی را مجروح نمودند.
16 دی 1357 (شنبه)
ـ شاهپور بختیار از اعضای جبهه ملی ایران مأمور تشکیل کابینه از طرف محمدرضا پهلوی گردید و به سمت نخست وزیر منصوب شد.
23 دی 1357 (شنبه)
به دستور امام خمینی شورای انقلاب تشکیل گردید.
26 دی 1357 (سه شنبه)
ایران امروز غرق در نور و گل و شیرینی بود و مردم فرار محمدرضا پهلوی را جشن گرفتند. شاه که برای فرار خود معالجعه بیماری را دستآویز قرار داده بود در حقیقت برای انجام کودتایی دیگر به سبک 28 مرداد 1332 آماده میشد.
29 دی 1357 (جمعه)
اصول جمهوری اسلامی در راهپیمایی میلیونی مردم ایران اعلام گردید.
3 بهمن 1357 (سه شنبه)
شورای سلطنت که برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید.
4 بهمن 1357 (چهارشنبه)
برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد.
5 بهمن 1357 (پنج شنبه)
دولت بختیار 3 روز فرودگاههای کشور را بست.
7 بهمن 1357 (شنبه)
تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاهها آغاز شد.
راهپیمایی میلیونی مردم در تهران به مناسبت 28 صفر برگزار گردید.
9 بهمن 1357 (دوشنبه)
فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد
در پی اعتصابات و تظاهرات و راهپیمایی مردم که خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج کرد.
11 بهمن 1357 (چهارشنبه)
دولت برای ترساندن مردم و ایجاد حکومت وحشت با انجام رژه نظامیان در تهران و ترویج شایعه کودتا توسط ارتش دست به حیله دیگری برای انحراف مبارزات مردم ایران زد.
12 بهمن 1357 (پنج شنبه)
ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاک ایران گذاشتند.
ـ فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای 3 روز آزاد اعلام کرد.
ـ نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند.
17 بهمن 1357 (سه شنبه)
بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند.
ـ دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل گردید.
19 بهمن 1357 (سه شنبه)
راهپیمایی مردم ایران در حمایت از دولت موقت انجام شد.
ـ نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی بیعت کردند.
ـ حضرت امام خمینی به زیارت حضرت عبدالعظیم (س) رفتند.
20 بهمن 1357 (جمعه)
طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) دست به تظاهرات زدند.
ـ ساعت 9 شب سربازان گارد شاه به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خ دماوند) حمله نمودند.
ـ مردم برا ی کمک به سربازان نیروی هوایی مسلح شدند.
21 بهمن 1357 (شنبه)
دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت 4 بعدازظهر اعلام نمود.
ـ حضرت امام خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند.
ـ در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.
22 بهمن 1357 (دوشنبه)
تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده است.
ـ با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم مسلمان ایران رژیم ستمشاهی پس از 57 سال ظلم و ستم متلاشی گردید.
روز شمار وقایع انقلاب اسلامی در یک نگاه |
10فروردین 1340 (پنج شنبه)
وفات آیتالله العظمی حاج سید حسین بروجردی
آیتالله العظمی حاج سید حسین بروجردی با سی واسطه نسبت به حضرت امام حسن مجتبی (ع) میرساندند. در سال 1253 ش در بروجرد متولد شده و در سن 18 سالگی برای تکمیل تحصیل به اصفهان رفت و پس از ده سال به نجف اشرف عزیمت نموده و به درس آیتالله خراسانی وارد گردید. ایشان پس از مراجعت و اقامت در بروجرد به قم مهاجرت کرده و به عنوان مرجع تقلید شیعیان جهان معرفی گردیدند و مدت 16 سال مرجعیت عامه را عهدهدار بودند.
16 مهر 1340 (یک شنبه)
تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
رژیم پهلوی بعد از وفات آیتالله بروجردی زمینه را برای پاک کردن اسلام از متن فعالیتهای مردم ایران مناسب دید و به این دلیل قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را به تصویب دولت و مجلس وقت رساند و آن را در مطبوعات اعلام کرد. در این قانون قسم به قرآن و شرط مسلمان بودن برای نمایندگان مجلس حذف شده بود و همین باعث اعتراض علمای اسلام و مردم مسلمان گردید.
8 آذر 1341 (جمعه)
لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
با اعتراض علمای اسلام از جمله آیتالله روحالله خمینی و آیتالله حائری و دیگر علما و حضور گسترده مردم در پشتیبانی از علمای اسلام پس از مکاتبات و تظاهرات و اعتراضات ، دولت خائن ا سدالله علم قانون فوق را ملغی اعلام کرد.
19 دی 1341 (چهارشنبه)
رژیم پهلوی و در رأس آن محمدرضا در جهت خواستهای استعمارگرانه امریکا و همچنین تغییر فکر مردم ایران دستورالعمل دیکته شده استکبار را که در کشوهای دیگر به اجرا درآمده بود به عنوان انقلاب سفید به مردم ایران عرضه نمود و آن را به رفراندم گذاشت.
2بهمن 1341 (سه شنبه)
با تحریم رفراندم از طرف امام خمینی بازار تهران تعطیل شد و مردم در اطراف بازار اجتماع کردند و گروهی به منزل آیتالله خوانساری و آیتآلله بهبهانی رفتند.
1 فروردین 1342 (پنج شنبه)
امام خمینی برا ی جوابگویی به اقدامات شاه و اطرافیانش عید نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام کرد مردم مسلمان ایران با برافراشتن پارچه سیاه به ندای او لبیک گفتند و روحانیون از خطرات دولت برای اسلام صحبت کردند.
2 فروردین 1342 (جمعه)
تهاجم رژیم پهلوی به مجلس سوگواری در مدرسه فیضیه
عصر این روز مراسم عزاداری در مدرسه فیضیه قم برپا بود که سربازان مسلح و مأمورین امنیتی محل را محاصره نمودند و سپس گروهی از آنها با لباس مبدل به درون مدرسه رفتند و در میان سخنرانی یکی از گویندگان به او حمله کردند. سپس به طلاب مدرسه فیضیه حمله نمودند و آنها را از حجرههایشان به بیرون پرتا ب کردند و با به شهادت رساندن گروهی از آنان در تاریکی شب محل را ترک کردند.
13 خرداد 1342 (دوشنبه)
بعد از سخنرانی تاریخی امام خمینی در عصر عاشورای 1342 ش که در آن رژپم پهلوی و ایادی آن را محکوم نمود نیمه شب کامیونهایی از سربازان و مأموران امنیتی خانه ایشان را محاصره کرده و ایشان را بازداشت نموده و به تهران منتقل کردند، مأمورین حضرت امام خمینی را یک روز در باشگاه افسران و بعد در زندان قصر به مدت 19 روز و پس از آن در پادگان عشرتآباد محبوس ساختند.
15 خرداد 1342 (چهارشنبه)
قیام ملت ایران در اعتراض به دستگیری امام خمینی
پس از اعلام خبر دستگیری امام خمینی ، مردم مسلمان قم جلوی خانه آیتالله گلپایگانی و صحن مطهر حضرت معصومه (س) تجمع نموده و پس از صدور بیانیهای به تظاهرات پرداختند و با شعار یا مرگ یا خمینی از حرم بیرون آمدند ولی فاصلهای را طی نکرده که با رگبار مسلسل مواجه شدند و درگیری بسیار شدیدی بین مردم و مأمورین به وجود آمد، مأمورین مردم را محاصره کرده و به تیراندازی پرداختند. در این هنگام حاج مصطفی خمینی پسر امام از مردم خواست به خانههایشان بروند. در شهرهای دیگر هم درگیری بین مردم و مأمورین رژیم پهلوی باعث به شهادت رسیدن عده زیادی از مردم گشت و رژیم خونآشام پهلوی توانست با اعلام حکومت نظامی و ایجاد وحشت و کشتار وسیع انقلاب مردم را برای مدتی مهار نماید.
11 مرداد 1342 (جمعه)
آزادی از زندان و بازداشت خانگی امام خمینی
پس از تظاهرات 15 خرداد رژیم که از عواقب بازداشت امام خمینی هراس داشت ایشان را از زندان پادگان عشرتآباد به منزلی مربوط به ساواک در داودیه تهران منتقل نمودند و آنجا را تحت نظر کامل قرارداد ولی ساعتی بعد سیل جمعیت به سوی داودیه سرازیر شد. در این منزل بود که روحانیون وقایع 15 خرداد را برای امام تشریح کردند و اطلاع مردم از قیام مردم ایشان را به سختی منقلب نمود تا آنجا که فرمود: «تا ملت عمر دارد غمگین در مصیبت 15 خرداد است …. واقعه 15 خرداد پشت ما و هر مسلم غیرتمندی را میشکند.»
17 فروردین 1343 (دوشنبه)
آزادی امام خمینی از بازداشت خانگی
امام خمینی پس از 9 ماه بازداشت خانگی ساواک، آزاد گشته و روز 18 فروردین 1343 (سهشنبه) به منزل شخصی خود در قم مراجعت نمودند.
3 مرداد 1343 (شنبه)
طبق این قانون، مأمورین سیاسی و مستشاران خارجی در ایران از تقعیب قانون و جزایی مصون هستند و در صورت ارتکاب جرم یا عمل خلاف قانون به کشورشان جهت بررسی یا محاکمه عودت داده خواهند شد. رژیم پهلوی از ترس عکسالعمل مردم خبر تصویب این قانون را تا مدتی اعلام نکرد.
4 آبان 1343 (دوشنبه)
پایداری امام خمینی در برابر کاپیتولاسیون
بعد از انتشار خبر تصویب قانون کاپیتولاسیون و پایمال کردن حقوق ملت ایران در برابر یک عده افراد خارجی، حضرت امام خمینی در این روز طی یک سخنرانی مشروح این قانون را برای مردم با عبارت ساده و قابل فهم عرضه مینماید و مردم را به قیام برای کسب استقلال و حقوق خود فرا میخوانند.
13 آبان 1343 (چهارشنبه)
تبعید حضرت امام خمینی به ترکیه
پس از سخنرانی امام خمینی در رابطه با قانون کاپیتولاسیون و هراس حکومت از تکرار حماسه پانزده خرداد رژیم تصمیم بر تبعید ایشان میگیرد و در شب 13 آبان خانه ایشان را با صدها کماندو و چترباز مسلح محاصره نموده و پس از دستگیری ایشان را به تهران منتقل مینماید و مستقیما به فرودگاه مهرآباد میبرند و از آنجا با هواپیما به ترکیه منتقل نمودند و ایشان را به محلی به نام بورسا تبعید کردند. رژیم برای جلوگیری از قیام مردم شهرهای مهم ایران را به اشغال قوای نظامی درآورد و به هیچ کس اجازه خروج از خانه را نمیدهد و بدین شکل رژیم توانست از خروش مردم در امان بماند.
1 بهمن 1343 (پنج شنبه)
حسنعلی منصور که نخست وزیر شاه بود توسط برادران بخارایی و مرتضی نیک نژاد از هیأتهای مؤتلفه اسلامی اعدام گردید.
21 فروردین 1344 (شنبه)
حمله به محمدرضا پهلوی در کاخ مرمر توسط سرباز شهید رضا شمسآبادی
26 خرداد 1344 (چهارشنبه)
چهارتن از جانبازان هیأتهای مؤتلفه اسلامی (بخارایی ـ امانی ـ هرندی ـ نیک نژاد) به دست رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
13 مهر 1344 (سه شنبه)
تغییر محل تبعید امام خمینی به نجف اشرف
رژیم که از حرکتهای انتقامی علیه خودش به واسطه تبعید حضرت امام وحشت داشت تصمیم گرفت به حالت تبعید امام خمینی پایان دهد بدون اینکه ایشان را به کشور بازگرداند. به همین دلیل با دولت عراق مذاکراتی به عمل آورد و موافقت این دولت را جلب نمود و امام خمینی و فرزندش حاج مصطفی را به عراق و شهر نجف اشرف انتقال داد.
17 دی 1346 (یک شنبه)
جهان پهلوان غلامرضا تختی به دست ساواک رژیم پهلوی به شهادت رسید.
20خرداد 1349 (چهارشنبه)
آیتالله محمدرضا سعیدی در زندان و شکنجهگاههای رژیم پهلوی به دلیل طرفداری از آیتالله خمینی توسط ساواک به شهادت رسید.
8 اردیبهشت 1350 (چهارشنبه)
کارگران کارخانه جهان چیت کرج که برای احقاق حق خود قیام کرده بودند توسط ارتش قتل عام شدند.
7 دی 1353 (شنبه)
آیتالله حسین غفاری در زندان رژیم پهلوی به شهادت رسیدند .
29 خرداد 1356 (یک شنبه)
دکتر علی شریعتی در خارج از کشور به وسیله ساواک رژیم پهلوی به شهادت رسید.
15 خرداد 1356 (شنبه)
امیرعباس هویدا نخست وزیر 13 ساله رژیم پهلوی به دلیل فساد و عدم کارآیی دولتش استعفا نمود و جمشید آموزگار به عنوان نخست وزیر منصوب گردید.
1 آبان 1356 (یک شنبه)
حاج سیدمصطفی خمینی فرزند بزرگ امام خمینی در عراق به دست عوامل و مأمورین امنیتی ساواک رژیم پهلوی با همکاری رژیم بعث عراق به شهادت رسید.
17 دی 1356 (شنبه)
مقاله روزنامه اطلاعات و توهین به امام خمینی
به مناسبت سالروز سیاه کشف حجاب مقالهای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم احمد رشیدی مطلق به چاپ رسید که در آن به روحانیت به ویژه آیتالله العظمی امام خمینی اهانت شده بود و نویسنده با وقاحت تمام ایشان را که تمام وجودش در خدمت اسلام و مردم بود مستقیما مورد اهانت قرار داده بود.
18 دی 1356 (یک شنبه)
عکسالعمل مردم برابر مقاله اطلاعات
موجی از خشم و نفرت سرتاسر ایران را فرا گرفت ولی در قم بلافاصله نتایج آن ظاهر گشت مدارس علمیه، منابر و نماز جماعت تعطیل گردید. مردم به طرف منزل آیات عظام حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را وسعت بخشند. تعدادی از نسخ روزنامه اطلاعات پاره شد و تظاهرات اوج گرفت که با حمله پلیس به زد و خورد تبدیل شد و پس از مدتی پایان گرفت.
19 دی 1356 (دوشنبه)
طبق قرار طلاب همگی جلوی مدرسه علمیه خان و میدان آستانه جمع شدند و به سوی منزل علمای اسلام حرکت کردند و تا ظهر این برنامه و حضور گسترده مردم ادامه داشت تا اینکه مأمورین جلوی مردم قرار گرفتند و به دستور ساواک آنها را به گلوله بستند و تعداد زیادی از مردم بیگناه را به خاطر حفظ احترام مرجع تقلیدشان که خواسته آنها بود به شهادت رساندند.
29 بهمن 1356 (شنبه)
به مناسبت چهلم شهدای قم مردم تبریز به پا خاستند و حرکت آغاز شده را تداوم بخشیدند در این روز در تبریز عزای عمومی اعلام شد و علمای تبریز مجلس ختم برگزار نمودند. پلیس اطراف مسجد را محاصره نمود و از ورود جمعیت ممانعت کرد و اجتماع مردم متراکم شد و پلیس برای ارعاب و متفرق نمودن شروع به تیراندازی هوایی کرد و مردم به مأمورین حمله نمودند و با شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه راهپیمایی بزرگی را آغاز کردند و پلیس که قدرت مقاومت را از دست داده بود از ارتش کمک خواست و تظاهرات مردم به خاک و خون کشیده شد.
احترام به نام محمد و علی
امام در پاریس می خواستند کفش بپوشند، پایشان را که بلند کردند تا روی روزنامه بگذارند، سئوال کردند : مثل اینکه این روزنامه های ایرانی هستند؟ عرض کردند: بله آقای ، ولی این صفحه آگهی هاست. با این حال پایشان را روی روزنامه نگذاشتند و برگشتند و فرمودند: شاید یک اسم محمد یا علی در اینها باشد.
یکی از حالات عرفانی امام نسبت به دعا و توسل است. در نوفل لوشاتو شاهد بودیم ، شب عاشورا بعد از اینکه نماز تمام می شد می فرمودند: کسی هست که روضه بخواند؟ یکی از برادرها بلند می شود و روضه می خواند و ناظر بودیم که امام دستمالشان را در آوردند و شروع به گریه کردن می کنند و واقعا انسان در مقابل این روح خالص شده از گفتن هر کلام و تفسیری عاجز می شود.
مفهوم شناسی شیطان پرستی
1- مفهوم شیطان پرستی
بر اساس آنچه از آثار گروههای شیطان پرست بدست آمده، شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قویتر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خداست. در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد. در شیطان پرستی، غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریکی و قدرت مطلق از نیروها و اجنه و روحهای پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده میشود و در نهایت معنای شیطان پرستی، پرستش قدرت پلیدی است.
2- منظور از گروههای شیطان پرست
پرستش قدرت پلیدی و شیوع مفاسد و شهوترانی را بصورت گروهی، سازمان یافته و برنامهریزی شده گویند. برای گروههای شیطان پرست تعاریف و تعابیر مختلفی بکار رفته است لکن مهمترین آنها را در دو تعریف میتوان جمع نمود.
1. هر گروهی که شیطان را به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند که معمولاً از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد میکنند و آن را منتسب به طبیعت حقیقی مینامند.
2. گروههایی از مسیحیان که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده قبول ندارند. بنیادگرایان مسیحی با این تعریف بسیاری از گروهها را شیطان پرست مینامند.
گفتار دوم: پیشینه تاریخی شیطان پرستی
تاریخچه شیطان پرستی اولیه را به قرنهای نخستین پیدایش انسان نسبت میدهند. شیطان پرستی در نواحی امریکای لاتین، امریکای جنوبی و افریقای مرکزی که سابقه طولانی دارند به قرنها قبل از میلاد مسیح بر میگردد و قبایلی که آثاری از آنها باقی مانده است پرستش شیطان را تصدیق میکنند و حتی قربانیهایی را از انسان به شیطان هدیه میکردند که مکانهای انجام مراسم قربانی هنوز وجود دارد و اجساد مومیایی به دست آمده و نوعی کشته شدنها نشانگر قربانی شدن این انسانها (که در آنها بیشتر زنان به چشم میخورند) است.
در برخی از این قبایل شیطان به عنوان قدرت مطلق زمین و آسمان و پدید آورنده آن و خدای خشم و نفرت پرستش میشد.
شیطان پرستی قدیم در زمان پیدایش زبان و خط و زمان مادها، سومریان، بابلیان و ... نیز ادامه داشت تا قرون 14-15 میلادی که شیطان پرستی نوین به وجود آمد. در زمانهای قدیم و در قرون وسطی انسانها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و یا از درک آن عاجز بودند، تسلیم میشدند و سجده میکردند. این احتمال که شیطان پرستی در ابتدا از جادوگری نشات گرفت و به پرستش قدرتی فوق طبیعی و دهشتناک که قدرت فوق العادهای دارد و به ویژه در شبها از خطرسازی بیشتری برخوردار است انجامید.
شیطان پرستی نوین را عدهای از نجیب زادگان انگلیسی در قرنهای 15-16 میلادی پدید آوردند برای اینکه از قدرت شیطان و قدرت تاریکی بهره ببرند و پس از آن مراسم شیطان پرستی نوین برگزار میشود اگر چه تفاوتهای زیادی در این مقطع با شیطان پرستی قدیمی و قرون وسطایی داشت.
بدون تردید مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی تاثیر بسزایی داشتند و دامنه انتقادگرایی آنها به مباحث اصلی توحید یعنی جایگاه خدا، انسان و شیطان نیز رسید. قرنها بعد در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان شیطان پرستی رسمی را با ویژگیهایی همچون گناه گرایی، قتل، تجاوزات جنسی، هدم اصول اخلاقی، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند. اینها علیرغم فطرت خداجوی انسان که همواره بازدارنده از انحطاط و فساد میباشد با استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن، تهی شدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آوردند.
بسم الله القاصم الجبارین
ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم
برگرد تا سربند یا زهرا نبستیم
وای بر ما
وای بر سکوت ما
هیهات من الذله
آیا ندای امام حسین را در این ایام عاشورایی نمی شنوید؟
آبا ندای مظومیت امام حسین را در عزاداریهایتان نمی شنوید ؟
آیا هل من ناصر ینصرونی آقا را نمی شنوید