خداوند ـ تبارک و تعالی ـ با غیرت است و هر باغیرتی را دوست دارد و به سبب غیرتش بود که همه کارهای زشت را، چه نهان و چه آشکار، حرام کرده است. [امام صادق علیه السلام]
نور هدایت
بشر چه نیازى به کتاب آسمانى دارد؟
یکشنبه 86 آذر 11 , ساعت 1:44 عصر  
بشر چه نیازى به کتاب آسمانى دارد؟
تمام کارخانجات دنیا براى تولیدات خود دفترچه راهنما تهیّه و در کنار محصولات به مشتریان ارائه مى‏دهند. این دفترچه‏ها مشتریان را راهنمایى مى‏کند که چگونه از آن کالا بهره‏مند شوند.
نویسنده این دفترچه‏ها کیست؟ آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگرى صلاحیّت نوشتن آن را دارد؟ هرگز!
ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که براى راهنمایى ما، دفترچه‏اى به نام قرآن نازل کرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى‏داند که چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره‏گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى‏داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر» (23)

کسانى که به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مى‏روند مانند کسانى هستند که دفترچه راهنماى سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مى‏کنند.


نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
روزشمار تاریخ
یکشنبه 86 آذر 11 , ساعت 1:35 عصر  
11/09/59

درگیری در فارسیات و فیاضیه .

 وضعیت عمومی سوسنگرد به نظر فرماندار دشت آزادگان .

 مصاحبه ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی درباره جنگ اخیر دریایی ایران و عراق .

 اصابت موشک زمین به زمین عراقی به گیلان غرب .

 گزارش پشتیبانی لجستیک عراق از ضدانقلاب در جبهه شمالی .

بررسی طرح واگذاری مسئولیت بسیج ملی به سپاه پاسداران تحت عنوان واحد بسیج مستضعفین ، در مجلس شورای اسلامی .

 بازتاب سخنان بهزاد نبوی مبنی براینکه تا وقتی چهار شرط ایران انجام نشود گروگانها آزاد نخواهند شد .

مذاکره ، میانجیگری ، آتش بس و عقبنشینی نیروهای عراقی در گفتگوی وزیر خارجه عراق با نشریه میدل ایست و در نامه به وزیر ان خارجه جامعه اقتصادی اروپا .

گزارش روزنامه سوری " البعث " و سپاه خوزستان از ناآرامیهای داخل عراق .

 اطلاعیه مجاهدین خلق درباره اخراج هواداران از جبهه ها و جمعبندی مندرج در کتاب منتشره توسط وزارت ارشاد از مواضع این سازمان در قبال جنگ با استفاده از تحلیل سازمان پس از خروج رهبری آن از کشور .

11/09/64

سفر طارق عزیز وزیر خارجه عراق به انگلیس جهت دیدار با وزیر خارجه انگلیس و گفتگو پیرامون جنگ ایران و عراق و دیدار با مارگارت تاچی نخست وزیر انگلیس.

 


نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
بلر مذهبی و خانم‌های زیبا!
شنبه 86 آذر 10 , ساعت 4:6 عصر  

«تونی بلر» نخست‌وزیر سابق انگلستان اعتراف کرد از ترس اینکه وی را به «جنون» متهم کنند از سخن گفتن پیرامون اعتقادات مذهبی خویش خودداری می‌کرده است.

به گزارش شیعه نیوز به نقل از ابنا، وی در مصاحبه‌ای با شبکه اول تلویزیون «بی.بی.سی» گفت: «در طول مسئولیتم اعتقادات مذهبی من بیشترین اهمیت را برایم داشت».

بلر در این مصاحبه با انتقاد از جو عمومی کشور و بی‌دینی هموطنانش گفت: «در حالی که در آمریکا و کشورهای دیگر، مردم به راحتی می‌توانند از ایمان خویش سخن بگویند، در بریتانیا هر کس که از اعتقاداتش حرف بزند، به نظر مردم دیوانه است!»

«آلیستر کمبل» سخنگوی بلر نیز این اظهارات را تأیید و اضافه می‌کند: «نخست‌وزیر همواره از معاونینش می‌خواست برایش ـ در هر نقطه ممکن ـ کلیسایی پیدا کنند که بتواند یکشنبه‌ها (دور از چشم مردم)‌ برای عبادت به آنجا برود. وی در واقع به شکلی عمیق به مسایل معنوی و الهی اهتمام دارد ؛ اما ما در آن زمان می‌ترسیدیم که اطلاع افکار عمومی از این حالات، آنها را نسبت به نخست‌وزیر مشکوک و نگران کند».

خود بلر هم از این نگرانی اینگونه تعبیر می‌کند: «رأی‌دهندگان انگلیسی گمان می‌کنند که اگر یک رهبر سیاسی مؤمن باشد حتماً با خداوند ارتباط دارد و نزد او می‌رود و سپس به میان مردم باز می‌گردد و دستورات خدا را برای آنها می‌‌آورد»!

در همین حال، کمبل با اشاره به برخی اخلاقیات بلر می‌گوید: «بلر دارای شخصیتی ساده است. مثلاً هرگاه یک خانم زیبا را ببیند، بلافاصله چشمانش برق می‌زند! بنابراین نمی‌توان وی را یک مرد مؤمن از نوع سنتی آن دانست».

«پیتر مندلسون» یکی از نزدیکان بلر نیز می‌گوید: «نخست‌وزیر سابق کسی نبود که تظاهر به ایمان کند، ولی ایمان در ضمیر وی اهمیتی بسیار زیاد دارد. وی کتاب مقدس را با خود همه جا می‌برد و آخرین کاری که در شبانه‌روز می‌کند این است که قبل از خواب بخش‌هایی از آن را قرائت می‌کند».

از سوی دیگر «رهبر حزب لیبرال دموکرات بریتانیا» نیز در واکنش به این مصاحبه اظهار داشت: «اگر بلر سابقاً از ارتباط و علاقه‌اش به دین سخن می‌گفت، بدون شک رأی دهندگان انگلیسی سه دوره پشت سر هم وی را انتخاب نمی‌کردند».

نظر شما خوانندگان عزیز در مورداین موجود انگلیسی چیست؟

نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
قصه شتری که به حرم امام رضا(ع) پناه آورد
شنبه 86 آذر 10 , ساعت 4:2 عصر  

شاید چندین مرتبه از زبان ریش سفیدان اطرافتان، قصه شتری را شنیده باشید که از دست سلاخان گریخت و به حرم امام هشتم علیه السلام پناه آورد و پای پنجره فولاد گریست.

حاج نصر الله حسین زاده صاحب همان شتر است که اینک دربان کشیک پنجم آستان قدس رضوی می‌باشد. خاطرات ایشان از ماجرای آن شتر پناهنده و چند و چون پس از آن بدین شرح است:

از قهرمانان و پیش کسوتان ورزشی کشتی هستم که شغل اصلی‌ام دامپروری است. 26 سال پیش دوازده شتر را که از کشور افغانستان به ایران آورده بودند، برای کشتارگاه خریداری کرده همان روز با چند تن دیگر شروع کردیم به علامت گذاری روی شترها، اما وقتی به آخرین آنها که بسیار فربه و چاق هم بود رسیدیم، به دلیل نا آرامی او موفق به گذاشتن علامت نشدیم.

صبح روز بعد همین شتر را همراه با سه تای دیگر به کشتارگاه فرستادیم. آنجا دو تا را کشتند و دو تای دیگر از سلاخ خانه به طرف پنجره پایین خیابان گریختند. سر پنجره یکی از آنها به سمت خیابان نخ‌ریسی و دیگری به سوی حرم مطهر حرکت کرد.

حاج سید حسینی یکی از دربانان صحن عتیق می‌گفت: هنگامی که شتر وارد حرم شد، با قدم‌های آهسته گام برداشت. سه دور اطراف سقاخانه چرخید و بعد رفت و به آرامی جلوی پنجره فولاد زانو زد و پس از سر و صدای زیاد چنان اشک ریخت که از یک شتر بعید می‌نمود.

وقتی همان دربان، شالی سبز بر گردن شتر انداخت و به دنبال خود کشانید، شتر مانند آهویی رام شده با او همراه شد و مردم هم گروه گروه به دنبالش رفتند.

از این قضیه که آگاه شدم شتر را به حال خود رها کردم. دوازده روز گذشت تا این که رئیس تشریفات آن زمان مرا احضار کرد و خواست بداند در مقابل شتر چه تقاضایی دارم. من هم به جای پول یا شتری دیگر، فقط درخواست حکم خدامی حرم مطهر را کردم.

رئیس تشریفات هم تلفنی جریان را برای نایب التولیه بازگو کرد. او هم گفت: ساعت دوازده روز بعد به دفترش بروم. فردای آن روز رأس همان ساعت نزد حسن زاهدی که آن موقع استاندار بود، رفتم و او پس از سؤال و جواب درباره شغل و میزان ارادتم نسبت به ائمه، قول ارائه حکم خدامی را به من داد.

یادم هست آنقدر از این قول او خوشحال شدم که دیگر نفهمیدم پس از آن چه گفت. تشکر کردم و تقاضای خودم را نوشتم و به دفتردار دادم. او با خشونت گفت: چه کسی به تو اجازه داده چنین تقاضایی بنویسی؟ هنگامی که جریان را به او گفتم تقاضایم را داخل کشوی میزش گذاشت و گفت روز بعد مراجعه کنم. فردای آن روز که رفتم با تعجب دیدم برگه او را استاندار امضاء کرده است و نامم نیز در دفتر ثبت شده است. پس از ارائه مدارک به کارگزینی، گفتند: بروم و چهل روز دیگر مراجعه کنم.

خدا می‌داند در این مدت در دلم چه گذشت. بالاخره پس از پایان چهل روز به اداره آستانه رفتم، آنجا مرا به ارباب ارجاع دادند.

هنگامی که سراغ وی رفتم گفتند: ارباب جلسه دارد. بنابراین مجبور شدم برگردم و داخل ماشین منتظر بمانم. برای گذراندن وقت، رادیو را روشن کردم. یک باره رادیو اعلام کرد به جای زاهدی، ولیان به استانداری منصوب شده است. همان موقع به شدت از اتفاقی که در حال وقوع بود ناامید شدم. با خود تصور کردم حتما استاندار جدید تمام تصمیمات استاندار قدیم را لغو می‌کند و به هر حال کار را از دست رفته دیدم.

خیلی ناراحت شدم و رفتم سر چهارراه نادری (چهارراه شهدا)، رو به امام رضا علیه السلام ایستادم و گفتم: آقاجان این حکمی بود که شما توسط شتر به من عنایت کردی. اما حالا دارد از دست می‌رود. خودت دوباره نظری کن تا درست شود. بعد به طرف میدان شهدا، کوچه حسین باشی که مغازه داشتم حرکت کردم. وقتی به مغازه رسیدم، کارگرمان نامه‌ای سربسته به من داد.

پرسیدم: این چیست؟ گفت: از آستانه آورده‌اند. نامه را گرفتم، به حرم رفتم و بسیار دعا کردم و سپاس گفتم.

شش ماه از خدامی گذشت که همان مأمور آورنده نامه مرا دید و گفت: حاجی! قدر این حکم را بدان. چون زمانی امضا شد که زاهدی دفتر کارش را ترک کرد تا به تهران برود. حتی رفت و به قصد فرودگاه داخل ماشین هم نشست. اما یک مرتبه پیاده شد، به دفتر کارش برگشت و دو نامه را امضاء کرد که یکی از آنها همین حکم شما بود.

ـ آقای حسین زاده، بالاخره مسؤولان آستان قدس با آن شتر چه کردند؟

او را به مزرعه نمونه آستان قدس بردند و حدود ده سال همانجا از او نگهداری نمودند. بعد هم قرار شد شتر را به طبس ببرند و آنقدر مواظبتش کنند تا به مرگ طبیعی بمیرد. ولی چنان این موضوع روی مردم اثر گذاشت که حتی درباره آن شتر، شعرا از جمله دکتر قاسم رسا و همچنین مداحان، سروده‌های زیبایی خواندند.

ـ طی 25 سال خدمتتان آیا تاکنون شاهد کرامات دیگری هم از جانب امام رضا علیه السلام بوده‌اید؟
بله. البته باید بگویم که هر چه دارم، از عنایات آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام است و تا کنون هم هر چیزی از ایشان خواسته‌ام اجابت فرموده‌اند. یادم هست یک شب حرم را برای شستشو خلوت کرده بودند. من هم در امر نظافت شرکت داشتم پس از اتمام کار هنگامی که می‌خواستم از پایین پای حضرت خارج شوم رو به ضریح ایستادم و گفتم: یا امام رضا علیه السلام! خودت می‌دانی چقدر آرزوی زیارت قبر جدت حضرت امام حسین علیه السلام را دارم. اکنون که راه بسته است، خودت راه را باز کن و مرا به آرزویم برسان.

بعد هم با همان زبان حال خارج شدم. مدتی گذشت این که مسابقات کشتی آغاز شد و بنده را هم دعوت کردند تا به عنوان داور حضورداشته باشم. پس از آن هم ابلاغ نمودند که برای ادامه مسابقات می‌توانید از بین دو کشور ترکیه و عراق یکی را انتخاب کنید. من هم بدون تامل ترکیه را برگزیدم. بعد از گذشت مدت کوتاهی یادم آمد، از امام رضا علیه السلام تقاضای زیارت قبر امام حسین علیه السلام را کرده‌ام. برگشتم و درخواستم را تغییر دادم و گفتم بنویسید من به عراق می‌روم. بالاخره همان سال موفق شدم به آرزوی دیرینه‌ام برسم و این یکی از بهترین خاطراتم در زمینه برخورداری از عنایات امام رضا علیه السلام بود.

ـ آیا تاکنون خودتان هم وسیله‌ای برای قبول خواسته‌های زوار شده‌اید؟
یک روز برای صرف غذا به مهمانخانه حضرت رفتم. پیش از خوردن غذا، فکر کردم بهتر است امروز غذایم را به یکی از زوار بدهم. بنابراین آن را برداشتم و از مهمانخانه خارج شدم. از زائران زیادی گذشتم و وارد صحن آزادی شدم. کنار یکی از غرفه‌ها چشمم به مرد جوانی افتاد که همسر و فرزندش را همراهی می‌کرد.

جلو رفتم و پس از عرض سلام غذای حضرت را به عنوان تبرک به آنها دادم مرد جوان با تعجب پرسید: حاج آقا! چرا این غذا را به من می‌دهی؟

گفتم: مگر اشکالی دارد؟ این غذای متبرک حضرت است و من هم نیت کرده‌ام امروز خوراک خودم را به یک زائر بدهم.

مرد گفت: پس بگذارید جریانی را برای شما تعریف کنم.

سالهاست به مشهد مقدس مشرف می‌شوم و شاهد پذیرایی هزاران زائر در مهمانسرای حضرت هستم. اما متأسفانه تاکنون قسمت خودم و خانواده‌ام نشده است. به همین خاطر قبل از آمدن شما رو به امام هشتم علیه السلام گفتم: یا امام رضا علیه السلام خودت می‌دانی سالهاست آرزوی صرف یک لقمه از غذای متبرک شما را دارم. دوست داشتم قدری از این غذا نصیب من و خانواده‌ام می‌شد. ولی توفیق حاصل نمی‌شود. هنوز چند دقیقه بیشتر از تقاضایم نگذشته بود که شما با این غذا نزد ما آمدید. به همین خاطر از کارتان تعجب کردم.

حالا هم واقعا از امام رضا علیه السلام متشکر هستم . از شنیدن حرف‌های آن زائر منقلب شدم . رو به امام رئوف ایستادم و او را سپاس گفتم که مرا وسیله‌ای جهت رفع حاجت یکی از زوارش قرار داد.

- آقای حسین زاده با توجه به این که عده زیادی از مومنان آرزوی خدمتگزاری حضرت را دارند، شما برای کسانی که توفیق این خدمت را پیدا می‌کنند چه توصیه‌ای دارید؟
خیلی‌ها قدر این عمل خود را نمی‌دانند و بر آن به عنوان انجام یک تکلیف نگاه می‌کنند و از معنویت آن زیاد بهره‌مند نمی‌شوند. در حالی که بعضی‌ها از تهران می‌آیند و علاوه بر خدمت، از این مکان مقدس بهره‌برداری معنوی هم می‌کنند. بنده معتقدم کسی که به اینجا می‌آید، باید در درجه اول عاشق این مکان باشد و با امام هشتم علیه السلام ارتباط قلبی برقرار سازد و از ته دل برای آقا کار کند.

سروده دکتر قاسم رسا را درباره شتر پناهنده:

ساربانی اشتری را صبحگاه / بهر کشتن برد در کشتارگاه

استر از مسلخ چو آهو می‌گریخت / تا برد بر ضامن آهو پناه

شد هراسان وارد صحن عتیق / ملتجی بر دادرس شد دادخواه

زد چو زانوی ادب را بر زمین / شه بر او افکند از رحمت نگاه

لطف سلطان بین که تا پایان عمر / می‌چرد در سایه الطاف شاه

باز کن چشم یقین ای کوردل / کز یقین آیی برون از اشتباه

هر که را نور ولایت در دل است / برد سوی کعبه مقصود، راه

کمتر از حیوان نئی ای دردمند / آنچه می‌خواهی از این درگه بخواه

کعبه دل‌ها بود شمس الشموس / خیره از نور جمالش مهر و ماه

بر فرازد چون رضا (ع) سر از شرف / هر که ساید جبه بر این بارگاه



نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
تصویری قدیمی از خانه شیطان!
شنبه 86 آذر 10 , ساعت 3:54 عصر  

تصویری از مراسم رمی جمرات در شهر مکه در سال 1953 میلادی (1332 هـ.ش)



نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
بروید دنبال کارتان
شنبه 86 آذر 10 , ساعت 9:19 صبح  

    از بلند گو اعلام کردند جمع شوید جلو تدارکات و پتو بگیرید. هوا به اندازه کافی سرد بود.

   که فرمانده گردان با صدای بلند گفت: کی سردشه؟ همه جواب دادند: دشمن. گفت: بارک الله. معلوم می شود هنوز سردتان نیست بفرمایید بروید دنبال کارتان. پتویی نداریم به شما بدهیم!


نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
روز شمار تاریخ
شنبه 86 آذر 10 , ساعت 9:12 صبح  
10/09/58

استعفای بنی‌صدر از وزارت خارجه بعلت اقدامات رادیو تلویزیون در محکم نمودن شورای امنیت و انتصاب قطب‌زاده بجای وی.

اعلام آتش‌بس توسط شیخ عزالدین حسینی در کردستان.
10/09/59

جبهه های جنوب : تقویت نیرو در سوسنگرد ـ درگیری محدود خودی و دشمن در دارخوین ـ رها ساختن آب و اجرای آتش خودی علیه مواضع عراقیها در دب حردان .

جبهه های شمال : گزارشی از اوضاع گروههای ضد انقلاب در نودشه و اورامان .

گزارش " لوماتن " از نبردهای دریایی اخیر ایران و عراق . تظاهرات و درگیریهای خیابانی مربوط به اختلافات سیاسی داخلی حکومت و انعکاس آن در رسانههای بیگانه .

سخنان عبدالعزیز ، وزیر مشاور در امور کابینه کویت درباره اتحادیه جدید منطقهای در دست تأسیس و اینکه این اتحادیه برخلاف نظرات آیت ا … خامنه ای نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع ایران ، علیه ایران نیست .

10/09/65

گسترش حملات نیروی هوایی عراق به تاسیسات نفتی ایران.


نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
نقش «الله» بر گوش یک نوزاد (عکس)
پنج شنبه 86 آذر 8 , ساعت 12:51 عصر  

نقش «الله» بر گوش یک نوزاد (عکس)

از زمان اعلام این خبر تاکنون هزاران نفر از این کرامت الهی بازدید کرده و هدایای فراوانی به این کودک اهدا شده است.


نقش واضح الله بر گوش یک نوزاد فلسطینی، اعجاب همگان را برانگیخته و بسیاری از رسانه های خبری جهان را به خود مشغول کرد.

به گزارش شیعه نیوز به نقل از جهان، «تامر شادی حوشیه» کودک 45 روزه فلسطینی در حالی متولد شد که نقش لا اله الا الله بر گوش وی به صورت مادرزادی نقش بسته بود.

مادر این کودک در این باره گفت: پس از گذشت 37 روز ازتولد فرزندم تامر متوجه لفظ پر جلال الله برگوش سمت چپ وی شدم.

ازسوی دیگر «شادی»، پدر این نوزاد فلسطینی تصریح کرد: نقش پرجلال الله بر گوش فرزندم، کرامتی الهی است که من در آن خوش یمنی فراوانی برای مردم فلسطین و آزادی آن می بینم.

وی افزود: از زمان اعلام این خبر تاکنون هزاران نفر از این کرامت الهی بازدید کرده و هدایای فراوانی به این کودک اهدا شده است.

پدر 25 ساله این کودک کارگر یک مغازه لباس فروشی در رام الله و مادر وی خانه دار است.


منبع خبر: جهان امروز

نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
مسلمان شدن یک دختر یهودی در یمن و دخالت سفارت آمریکا
پنج شنبه 86 آذر 8 , ساعت 12:47 عصر  

مسلمان شدن یک دختر یهودی در یمن و دخالت سفارت آمریکا
مقامات امنیتی یمن برای بازگرداندن این دختر یهودی وابطال این ازدواج و جلوگیری از پیامدهای احتمالی آن اقدامات وسیعی را انجام داده‌اند.

موضوع مسلمان شدن یک دختر یهودی و ازدواج وی با یک جوان مسلمان یمنی به سفارت آمریکا کشیده شد.

به گزارش شیعه نیوز به نقل از ایرنا، خانواده این دختر یمنی که در سفارت آمریکا کار می‌کنند، خواستار بازگرداندن دخترشان و ابطال ازدواج وی با این جوان مسلمان یمنی شده‌اند.

براساس این گزارش این مسئله با توجه به فشار مقامات سفارت آمریکا به دولت صنعا، اکنون با واکنش بسیاری از مقامات امنیتی یمن روبرو شده است.

مقامات امنیتی یمن برای بازگرداندن این دختر یهودی وابطال این ازدواج و جلوگیری از پیامدهای احتمالی آن اقدامات وسیعی را انجام داده‌اند.

این دختر یهودی تاکید کرده است که گرویدنش به دین مبین اسلام با رضایت و میل باطنی خود بوده و به هیچوجه حاضر نیست به شرایط قبلی باز گردد.


نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوى را مى‏پذیرد، سبب دل سردى و یأ
پنج شنبه 86 آذر 8 , ساعت 11:2 صبح  
اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوى را مى‏پذیرد، سبب دل سردى و یأس افراد
عادّى یا گناهکار نمى‏شود؟
اولاً اینکه قرآن مى‏فرماید: «إنّما یَتقبّل اللّه من المتّقین» (14) ، تقوا درجاتى دارد. به همین دلیل، کلمه (أتقى‏) یعنى با تقواتر، در قرآن آمده است: «انّ أکرمکم عند اللّه أتقاکم» (15)
و اکثر افراد عادّى و خلافکار هم مرحله‏اى از تقوى را دارا مى‏باشند و گرنه هیچ کار خیرى انجام نمى‏دادند و از هیچ گناهى دست برنمى‏داشتند.
ثانیاً اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را مى‏پذیرد، مراد آن است که شرط استخدام رسمى، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران حقّ هیچ گونه کارى ندارند و یا اگر کارى انجام دهند، پاداششان ضایع مى‏شود.
ثالثاً پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شایسته، «بقبول حسن» (16) و قبول برتر که در دعا مى‏خوانیم: «و تقبّل باحسن قبولک» (17)
بنابراین، هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مى‏شود.
به همین دلیل پاداش‏هاى قرآن نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است؛
بعضى کارها پاداش دو برابر دارد: «ضِعفَین» (18)

بعضى کارها پاداش چند برابر دارد: «أضعافاً» (19)

بعضى کارها پاداش ده برابر دارد: «فله عَشرُ أمثالها» (20)

بعضى کارها پاداش هفتصد برابر دارد: «کمَثل حبَّة أنبَتَت سَبع سَنابِل فى کلّ سُنبلَةٍ مِأةُ حَبّة» (21)

بعضى کارها پاداشى دارد که هیچ کس، جز خدا آن را نمى‏داند: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم» (22)

و این تفاوت‏ها بر اساس تفاوت نیّت و نوع کار است.


نوشته شده توسط محمد نیک روان | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
درباره وبلاگ

نور هدایت

محمد نیک روان
در این وبلاگ به موضوعات اخلاقی - اجتماعی - مذهبی وفرهنگی می پردازد .
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 32 بازدید
بازدید دیروز: 44 بازدید
بازدید کل: 598555 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

< src=asemonibox.ir/l.php?l=l&2=1470>
[79]

غدیر [70]
[آرشیو(2)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
لبخند بزن[60] . دینی[50] . مهدویت[46] . تاریخی[39] . تصاویر[29] . خبر[25] . مذهبی[21] . اجتماعی[18] . دین ومذهب[11] . احادیث[10] . اخلاقی[8] . آرشیو[7] . سیاسی[7] . نظر[6] . طنز[4] . امام خمینی[4] . شهدا[3] . تاریخ[2] . لبخند های جبهه[2] . مظلومیت[2] . تصویر[2] . ندای مظلومیت[2] . خاطرات . خاطرات امام خمینی . خاطرات جبهه . خاطرات رهبرانقلاب . خلاصه بخشی از کتاب حماسه حسینی . خلاصه بخشی از کتاب حماسه حسینی1-3(عوامل تحریف) . خلاصه کتاب حماسه حسینی (1-3) . داستان وراستان . امام شناسی . انقلاب اسلامی . بهاییت . اخلاق . اخلاق - تاثیر تغذیه بر اخلاق . اخلاق - تواضع . اخلاق-تقوا- خودسازی . مناجات . مذهبی -سیاسی . لبخندهای جبهه . غیبت از دیدگاه قرآن . قرآنی . آموزنده واخلاقی . صهیونیسم جهانی . سیاسی- اجتماعی .
نوشته های پیشین

مهدویت
خبر
امام شناسی
تصاویر مختلف
احادیث
تاریخی - سیاسی
نهج البلاغه
نظر سنجی
ماه مبارک رمضان
جبهه وشهدا
چت
نظر
خاطرات ولبخندهای جبهه
اخلاق -دین ومذهب
مسلمانان
یهود وصهیونیسم
روز شمار تاریخ
آرشیو مطالب وبلاگ قبلی
قرآنی
اجتماعی
بایگانی
درباره شهید آوینی
لوگوی وبلاگ من

نور هدایت
لینک دوستان من

عاشق آسمونی
پسر زمستان
نمازخانه بوستان بهاره
رها
جلوه معشوق
● بندیر ●
.:: در کوی بی نشان ها ::.
دنیای جوانی
دل ‏تنگی
جریان شناسی
جریان شناسی
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
..دنیای کوچک..
آقاشیر
روانشناسی آیناز
شلمچه
خبر روز
تکنولوژی کامپیوتر
xXx رنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
تمهیدات برای حضور و ظهور
تازه ترین ها
سیاست
پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب
توشه آخرت
آیین جوانمردان
عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
علی
کلبه حقیرانه من
Ask quran
اخراجیها
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
من وروزهایم
فرهنگ شهادت
علمدار دین
حاج رضوان
لعل سلسبیل
زن تنها
...
انتظار نور
برو بچه های ارزشی
دوزخیان زمین
شایگان♥®♥
افق بیکران روح من
جواب به شبهات
نور ولایت
جمهوریت : طنز سیاسی و اخبار داغ سیاسی ، تصویری
مذهب
عــــشقـــــولـــــک
گلهای د نیا
صبح دیگری در راه است ....
شب مهتابی
دوزخی
دهاتی
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
کشکول
عاشق امام زمان
نسیم وحی
زنان در جهان
$هرچی عشقم بکشه$ ((سرگرمی سابق))
حسرت
دم مسیحایی
برای ریحانه for Reyhaneh
یاران ناب
فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
صراط
صراط
دیدگاه نوین




کیستی ما
آســــــمــونـــی بــاش
پسران جوان
پیامک های سیاسی
حزب اللهی مدرنیته
توهمات قرن 21
ولایت
ایــ عزیـــــز ـــــــران
مشاوره و مقالات روانشناسی
هر کجا باشم آسمون مال منه
قوام دین به رسالت ، دوام دین به امامت
نیار یعنی آرزو
درموردهمه چیز و همه جا
سایه
ESPERANCE55
پله...پله...تاخدا!
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
مریم و عسل (دوقلوهای افسانه ای )....
یکدلی در سفر زندگی
موج آزاد اندیشی اسلامی
تو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ اس ام اس جک mp3 sms
وبلاگ دزدی
مجله خبری « متین نیوز »
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
(((شفای زندگی)))
آواز یزدان
اس ام اس عاشقانه
و خدایی که در این نزدیکیست
محمدرضا جاودانی
در گوشی با خدا
ارایشی. بهداشتی .پزشکی.مدروز
..:: نـو ر و ز::..
سخن دل
گروه هدف
پاتوق جوانان
مثل ستاره ...
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
عاشقان علی
وصال
بزرگترین وبلاگ دانلود عکس،نرم افزار،بازی و مقالهای دانشگاهی
کوثر
روح و ریحان
خموش پر گفتار
بهار
عشق من لاکه
عطر گل یاس
کلبه احزان
به کجا می برد این امید ما را
سلمان بابایی
ای تشنه لب
دانش نامه وبلاگی که میخوانید
نیازمندی ها
کوچه ام مهتابی است
نزدیک آسمان
دولت عشق
درد ما جز به ظهورش مداوا نشود...